سایت مرجع دانلود پایان نامه - تحقیق - پروژه

آخرین مطالب

۳۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۹ ثبت شده است

۱۷
اسفند

قطعاً ازدواجی به مصلحت میباشد که هدف نهایی ازدواج را برای انسان تأمین نماید، ازدواج علاوه بر اینکه ضامن بقای نسل انسان میباشد، ارضای غریزهی جنسی را تأمین میکند، موجب آرامش سلامت و امنیت جامعه و مانع انحرافات و لغزشهای فردی و اجتماعی و تضمین کنندهی بهداشت جسمی و روانی انسان است، هم چنین از نظر قرآن کریم یکی از اهداف ازدواج، ایجاد آسایش و آرامش روحی است. (لطفی، اسدالله، ۱۳۸۸ش، ج۱، ص۱۱۴) چنانچه خداوند متعال میفرماید: “هو الذی خلقکم من نفس واحده و جعل منها زوجها لیسکن الیها” (سوره اعراف، آیه ۱۸۹) «اوست آنکه هر یک از شما را از یک نفس (پدرتان) آفرید و همسرش را نیز از جنس او قرار داد تا در کنارش آرام یابد.» (ترجمه آیه الله مشکینی) و در آیه دیگر میفرماید:” و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون” (سوره روم، آیه ۲۱) و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید که در کنار آنها آرامش یابید، و میان شما علاقهی دوستی و مهر باطنی نهاد، همانا در این امر نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند.
با توجه به آیات شریفهی فوق یکی از اهداف ازدواج ایجاد انس و الفت و آرامش روحی و روانی است، گرچه مسائل مالی از قبیل مهریه و نفقه در ازدواج وجود دارد و لیکن آنچه اهداف والای ازدواج را تشکیل میدهد، علاوه بر بقاء نسل ایجاد الفت، ارضاء غریزه جنسی از راه صحیح و پرکردن خلاءهای روحی و عاطفی است با توجه به این واقعیات میتوان نتیجه گرفت مصلحت در امر تزویج، رساندن انسان به کمال و اهداف معنوی و روحی فوق است، این معنی با تزویج ولائی حاصل نمیشود، آسایش و آرامش روحی و عاطفی در امر ازدواج، زمانی حاصل میشود که دختر و پسر کاملاً به یکدیگر تمایل داشته و عشق و علاقه بین آنها وجود داشته باشد در غیر این صورت چنین صفا و آرامشی در زندگی آنها وجود نخواهدداشت. بلکه چه بسا کانون خانواده به عرصهی جنگ و نزاع تبدیل شده و به آرامش و تسکین خاطر، موجب آزردگی خاطر و نهایتاً باعث جدایی و طلاق گردد. (لطفی، همان، ص۱۱۵)
نظر به اینکه در گذشته، موقعیت اجتماعی و فرهنگی و حقوقی زن نسبت به شرایط کنونی بسیار متفاوت بودهاست زنان علی رغم احکام و تعالیم شرعی ادیان الهی، از بسیاری از حقوق طبیعی و انسانی خود محروم بودند محرومیت زنان تنها در زمینهی استقلال مالی و مشارکت در امور اجتماعی و دانش اندوزی و امثال آن خلاصه نمیشدهاست بلکه در روابط خانوادگی و امر ازدواج نیز این محرومیت وجود داشتهاست در عصر جاهلیت، پدران خود را صاحب اختیار دختران و پسران و خواهران و گاهی مادران خود میدانستند و در انتخاب همسر اراده و اختیاری برای آنها قائل نبودند تصمیم گرفتن، حق مطلق پدر یا برادر بود و در نبود آنها عمو دارای چنین حقی بود پدران مجاز بودند دخترانی را که هنوز متولد نشدهاند به عقد مرد دیگری در آورند که هر وقت متولد و بزرگ شدند آن مرد حق داشتهباشد آن دختر را از آن خود بداند.
در دوران قبل از اسلام در ممالک و کشورها کم و بیش چنین وضعیتی حکمفرما بود در دورهی ساسانیان دختران ایرانی هیچگونه حقی در انتخاب شوهر نداشتند در مورد پسر هم چون به سن بلوغ میرسید پدر یکی از زنان متعدد خود را به عقد وی در میآورد و در اینکه ازدواج کاملاً قانونی باشد پدر، برادر، عمو یا قیّم دختر، قبالهی عقد را امضاء مینمودند در هند زنان مجبور بودند به عقد با هر شوهری که پدر یا برادر برای آنان انتخاب میکرد رضایت دهند، در گذشته اختیار ازدواج حتی بعد از بلوغ و رشد نیز به دست پدر، برادر و عمو وبزرگان فامیل بود، بنابراین ازدواج دختر پس از بلوغ نیز چندان سرنوشت بهتری از تزویج او در دوران کودکی نداشت زیرا به هر صورت، این دیگری بود که که برای او تصمیم میگرفت و او را به خانه شوهر میفرستاد.
با توجه به موارد فوق باید گفت: اسلام خدمت بزرگی نسبت به زن انجام داد این خدمت نه تنها در ناحیه سلب ولایت و زمامداری برادر، عمو، عموزاده و امثال آن بود بلکه ولایت مطلق پدر و جد پدری را محدود به رعایت مصلحت کودک نمود با بررسی تاریخ و وضعیت خاص اجتماعی صدر اسلام به ویژه در زمینهی ازدواج، میتوان نتیجه گرفت که تشریع قانون ولایت بر تزویج صغار برای پدر و جد پدری در موقعیت و شرایط آن دوره، نه تنها حقی را از فرزندان ضایع نکرده بلکه خدمت بزرگی نیز به آنان نمودهاست زیرا برخی از خویشاوندان ذکور به خصوص خویشاوندان پدری به خود حق میدادند سرنوشت دختر یا پسری را به میل خود تعیین نموده و برای او همسری انتخاب نمایند اسلام این نسبت غلط را منسوخ کرد و انتخاب همسر را پس از بلوغ، حق دختر و پسر و قبل از بلوغ در اختیار پدر و جد پدری قرار داد که هم نسبت به فرزند خود دلسوزتر و هم به مصالح او آشناترند البته این نفوذ تصرفات آنان را هم مشروط به رعایت مصلحت فرزند نمود. (لطفی، همان، ص۱۱۶) از مطالب فوق نیز این نتیجه حاصل میشود که رعایت مصلحت یک مفهوم و معیار نسبی است چرا که اولاً در هر تصرفی معیار خاصی وجود دارد، معیار مصلحت در تصرفات مادی، نفع و ضرر مادی و معیار مصلحت در تزویج، فراهم آوردن زمینه های ازدواج سالم و موفق است ثانیاً تصرفات، بستگی به شرایط زمانی ، مکانی و اوضاع و احوال اجتماعی و فرهنگی هر جامعه دارد، در گذشته که غالباً پدر خانواده عهدهدار انتخاب همسر برای فرزندان بودهاست تزویج ولایی کودکان با رعایت شرایط لازم، برخلاف مصلحت نبودهاست اما امروزه که جوانان در انتخا

جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ب هم
سر استقلال یافته و عواملی از قبیل سطح تحصیلات، اعتقادات، بینش و تفکر فردی و اجتماعی، نوع اشتغال و عوامل دیگر معیارهای عمدهای در همسر گزینی به شمار میروند، اعمال ولایت از جانب پدر یا جد پدری خالی از مفسده نیست به ویژه عقد ازدواج در سن طفولیت غالباً از روی عشق و علاقه و صفا و دوستی نیست، (همان منبع، ص۱۱۷) در پارهای روایات هم این نکته به گونهای تأیید شدهاست: هشام بن الحکم عن ابی عبدالله أو ابی الحسن (علیه السلام) قال: قیل له انّا نزوّج صبیاننا و هم صغار فقال اذا زوّجوا و هم صغار لم یکادوا أن یأتلفوا.» (حر عاملی، محمد بن حسن، ۱۴۰۹ه.ق، ج۲۰، ص۱۰۴) در روایت صحیحهی هشام بن حکم آمدهاست: به امام صادق عرض شد،: ما فرزندانمان را در سنین کودکی تزویج مینمائیم امام (علیه السلام) فرمود: در این صورت بعید است که نسبت به هم علاقه پیدا کنند و انس بگیرند و با یکدیگر مهربان باشند.
۱-۱۰-۴) رشد
۱-۱۰-۴-۱) رشد در لغت
در لغت (رشد- یرشد) در مقابل غی است. غی به انحراف در دین و اخلاق گفته میشود و رشد به معنای هدایت در این زمینه ها است.
الرشد (رشد- یرشد) رشد در مقابل ضلالت است. ضلالت به هر نوع گمراهی اطلاق میشود و رشد در مقابل آن به راههایی است که به مقصد و مطلوب میرساند.
«رشَد الانسان فهو راشد و رشید» (ابن منظور، محمد بن مکرم، ۱۴۰۵ه.ق، ج۳، ص۱۷۵)
به کسی که از رشد بهرهمند باشد راشد و رشید گفته میشود.
مفهوم رشد در لغت به هدایت در مقابل گمراهی و ضلال ، پایداری و مقاومت در طریق حق، نمو کردن، بالیدن، بالش، راهنمایی و ثبات در حق که در برابر غی یعنی گمراهی است. (معین، محمد، ۱۳۶۰، ج۲، ص۲۲۰) ، (عمید، حسن، ۱۳۶۲، ص۵۴۴) ، (صدری، غلامحسین،۱۳۷۰، ص۵۱۱) ، (بندر ریگی، محمد، ۱۳۶۶، ص۱۹۱)
۱-۱۰-۴-۲ ) رشد در قرآن
قرآن کریم رشد و نشانه آن را توان استفاده صحیح از اموال میداند و به این امر تصریح دارد.
“وَابتلوا الیتامی حَتَّی إذا بَلَغوا النِّکاحَ فَاِن آنستُم مِنهُم رُشداً فَادفَعُوا إلَیهِم أموالَهُم” (سوره نساء، آیه ۶)
یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن گاه اگر آنها را رشید (دانا به مصالح مالی) یافتید اموالشان را به آنها باز دهید (ترجمه آیه الله مشکینی)
۱-۱۰-۴-۳ ) رشد در کلام فقها
رشد آن است که انسان مال را در راه صحیح خرج کند… و سفیه کسی است که اموال خویش را در اغراض ناصحیح مصرف نماید. «الرشد، هو ان یکون مصلحاً لماله» (محقق حلی، نجم الدین جعفربن حسن، ۱۴۱۸ه.ق، ص ۱۴۰)
رشد آن است که انسان توان بکار گیری صحیح مال خویش را داشته باشد.
«الرشد: فهو کیفیّه نفسانیه تمنع من إفساد المال و صرفه فی غیر الوجوه اللائقه بأفعال العقلاء» (علامه حلی، حسن بن یوسف، ۱۴۱۳ه ق، ج۲، ص۱۳۴)
رشد: کیفیتی نفسانی است که مانع از فساد مال و صرف آن در غیر اموری میشود که متناسب با افعال عقلاء است .قال ابن الجنید: «الرشد هوالعقل والاصلاح للمال، و هو الأقرب، لأنه المفهوم من الرشد.» (علامه حلی، همان، ج۵ ، ص۴۳۱) قول نزدیکتر به صواب، مفهوم رشد یعنی رشد همان عقل و اصلاح در مال است.
مرحوم علامه طباطبایی شرط تکلیف را حداقل عقل میداند ولی شرط دخالت در امور مالی و اجتماعی را رشد عقل میداند و لذا رشد را اینگونه معنی میفرماید: کلمه رشد به معنی پختگی و رسیده شدن میوه عقل است بر خلاف غی که مخالف رشد است. (موسوی همدانی، سید محمد باقر، مترجم المیزان،۱۳۷۴ ش، ج۴، ص۲۷۴)
۱-۱۰-۴-۴) رشد در اصطلاح فقه
«و یکون رشیداً وحده: أن یکون مصلحا لماله، عدله فی دینه » ( طوسی، محمد بن حسن، ج۳، ۱۴۰۷، ص۲۸۳)
شیخ طوسی رشد را اصلاح مال و عدل در دین معنی کردهاست.
«الرشد: فهو کیفیّه نفسانیه تمنع من إفساد المال و صرفه فی غیر الوجوه اللائقه بأفعال العقلاء» (علامه حلی، محمد بن حسن، ۱۳۸۷ه.ق، ج۲، ص۵۱)
علامه حلی رشد را اینگونه تعریف کردهاست، رشد کیفیت نفسانی است که مانع از بین بردن مال و خرج آن در امور غیرعقلانی میشود.
« لما عرفت من ان الرشد اصلاح و تحققه لا یحصل الا بعدم الصرف فی غیر الاغراض الصحیحه و تمام الکلام فیه یعرف مما قدمناه فی الرشد و ان مرجعه الی العرف الذی لا شک فی عدم تحققه بمجرد الصرف…» (نجفی، محمدبن حسن، ۱۳۶۶ه.ق، ج۲۶، ص ۵۱)
اما صاحب جواهر معنای رشد را همان معنای عرفی آن میداند، درست مانند مرجع عرف داشتن سایر الفاظی که دارای حقیقت شرعیه نیستند. وی میفرماید: معنای لغوی رشد با آن چه اصحاب در معنای رشد گفتهاند منافاتی ندارد چون در لغت معنی رشد به طور کلی مقصود میباشد، لیکن اصحاب (فقهای شیعه) در مورد معنی رشد در خصوص مال و مسائل مالی سخن گفتهاند، بر فرض مغایرت معنای عرفی و لغوی به نظر ما عرف بر لغت مقدم است. در آیات قرآن واژه رشد بسیار آمدهاست که به دو نمونه از آن اشاره میکنیم.
” لعلهم یرشدون” باشد که ایشان به صلاح گرایند. (سوره بقره، آیه۱۸۶)
” لا اکراه فی الدین قد تبیّن الرشد من الغی…” (سوره بقره، آیه ۲۵۵) اکراهی در دین نیست، به درستی که راه درست رشد از غی روشن گشته، رشد در اصطلاح حالتی است در انسان که مانع از تضییع مال و صرف آن در راه های غیر عقلانی میشود و از نظر حقوقی، رشد کیفیت نفسانی است که دارندهی آن میتواند نفع و ضرر (در رشد مدنی) یا حسن و قبح (در رشد جزایی) را تشخیص دهد. چنین کسی را رشید گویند. فاقد این وصف اگر به حد جنون نرسد و صغیر نباشد سفیه خوانده میشود و صفت او
را سفه گویند.
۱-۱۰-۴-۵ ) رشد در اصطلاح حقوق
طبق مادهی ۱۲۰۸ قانون مدنی رشید کسی است که تصرفات او در اموال حقوق مالی خود عقلایی باشد. رشد در ق
انون تعریف نشدهاست ولی
میتوان از مادهی فوق دریافت که رشد چهرهای از عقل است و شخص را مجاز در تصرف در اموال خود میداند و به اصلاح آن هدایت میکند. (کاتوزیان، ناصر، ۱۳۶۶، ج۱، ص۱۶)
پس غیر رشید کسی است که اعمال او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد یعنی عقل معاش نداشته باشد و هر گاه ادارهی داراییهایش به او واگذار شود در اموال خود تعدی و تفریط و اسراف کند. (امامی، سید حسن، ۱۳۶۶، ص ۲۰۵)
در تعاریف به دو نوع رشد اشاره شدهاست. رشد در امور مدنی و رشد در امور جزایی، در امور مدنی همان اصطلاح، در بخش اقتصادی فقه اسلام و در حقوق مدنی است که مربوط به معاملات، اهلیت در تصرف و غیره است. و دیگر رشد در امور جزایی، کیفیتی نفسانی است که شخص را قادر میکند تا خوب و بد، زشت و زیبا را تشخیص دهد و اعمال و کردار خود بر مبنای آن درک کند،که این رشد را رشد کیفری گوئیم.
۱-۱۰-۴-۶) مفهوم رشد در نکاح
«اذا کان الشخص بالغا رشیدا فی المالیات لکن لا رشد له بالنسبه الی أمر التزویج و خصوصیاته من تعیین الزوجه و کیفیه الإمهار و نحو ذلک فالظاهر کونه کالسفیه فی المالیات فی الحاجه الی إذن لم أر من تعرض له». (طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، ج۲، ص۸۶۶)
گرچه اغلب رشد را رشد مالی گرفتهاند و به دلیل بقای ولایت ولی بر غیر رشید ولایت یا اذن او را در نکاح که یک امر غیر مالی است پذیرفتهاند ولی برخی از فقیهان در این باره سخن نو و عقیدهی قابل تأملی ابراز کردهاند؛ به گفته یکی از دانشمندان معاصر امامیه، هرگاه شخص در امور مالی بالغ و رشید باشد ولی نسبت به نکاح و ویژگیهای آن مانند تعیین زوجه و مانند آن رشید نباشد، به ظاهر همانند سفیه در امور مالی است که به اذن ولی نیازمند است. گر چه تاکنون کسی به این مسأله نپرداختهاست. از این گفته نو بر میآید که ضابطهی ولایت بر نکاح با ضابطهی آن در امور مالی متفاوت است.
۱-۱۰- ۴-۷ ) غیر رشید به معنای عام
کودکان عقب افتاده یا کسانی که عقب افتادگی ذهنی دارند غیر رشیدند. گاهی از سن بلوغ یا رشد کسی می گذرد ولی عقب افتاده ذهنی است و از بهرهی هوشی برخوردار نیست. چنین کسی نه دیوانه است و نه صغیر و نه سفیه، ولی، باید او را در جرگهی غیررشید در آورد. پس باید مفهوم غیر رشید را فراگیرتر از مفهوم سفیه گرفت. به سخن دیگر، “غیررشید” کسی است که پس از رسیدن به سن بلوغ نیز شایستگی اموال خود را ندارد اگر چه برای ادارهی امور غیر مالیاش رشد کافی یافته است و یا عقب افتادهی ذهنی باشد. (ساکت، محمدحسین، ۱۳۷۰، ص۱۸۹)
۱ -۱۰-۴-۸) مفهوم رشید و غیر رشید
رشید: کسی که دارای وصف رشد است در مقابل غیر رشید یا سفیه استعمال میشود. هر رشیدی عاقل است ولی هر عاقلی رشید نیست زیرا عاقل ممکن است از نظر مدنی سفیه باشد.
غیررشید: به معنی سفیه است. (جعفری لنگرودی، محمدجعفر،۱۳۷۷ ،ص۳۳۵)
در حقوق اسلام، به شرطی به سفیه (غیررشید) اذن یا اجازهی تصرف در اموال دادهمیشود که به عوض آن چیزی به داراییاش وارد شود. نه آن که چیزی از آن بکاهد. اگر چنین شرطی روی ندهد، انجام آنچه شرط شدهاست (که همان اذن یا اجازه است) در هر حال ممکن نخواهد بود. (ساکت، محمدحسین،۱۳۷۰، ص۱۸۶)
سفیه را غیر رشید هم مینامند. همانطور که در مادهی ۱۲۰۸ قانون مدنی آمده: غیر رشید کسی است که تصرفات او در اموال و حقوق مالی خود عقلایی نباشد.
رشد آن حالتی است در انسان که مانع از تضییع مال و صرف آن در راه های غیر عقلایی میشود و از نظر حقوقی، رشد کیفیت نفسانی است که دارندهی آن میتواند نفع و ضرر (در رشد مدنی) و حسن و قبح (در رشد جزایی) را تشخیص دهد. چنین کسی را رشید گویند. فاقد این وصف اگر به حد جنون برسد و صغیر هم نباشد (سفیه) خوانده میشود. (جعفری لنگرودی، همان،۱۳۶۳، ص۳۳۴)
باری رشد در اثر نموّ قوای دماغی در شخص ایجاد میشود. تشخیص این در هر فرد به وسیله آزمایش در اموری که مناسب با وضعیت اجتماعی اوست به عمل میآید تا قدرت و استعداد او در ضمن اداره و تصرف او در اموال ثابت گردد.
چنانچه دو شرط فوق «نمو جسمانی و نمو عقلانی» در کسی پیدا شود معلوم میگردد که دوران صغارت او خاتمه یافتهاست هرچند که رشد بر مبنای قوای جسمی و دماغی شخص سنجیده میشود ولی همواره محیط اجتماعی و تعلیم و تربیت در آن موثر میباشد. به همین جهت کسی که بالغ میشود یعنی به نموّ جنسی لازم میرسد، الزاماً رشید نیست زیرا ممکن است به نموّ عقلی و روحی لازم نرسیدهباشد.
واژهی غیر رشید با سفیه مترادف است. برخی از حقوقدانان غیر رشید را اعم از سفیه میدانند. (کاتوزیان، ناصر، ۱۳۷۶، ج۲، ص۳۵)
سفیه در لغت به معنی جاهل و احمق است و در فقه و حقوق مدنی به کسی سفیه میگویند که عادت او اسراف و تبذیر در خرج است و تصرفات او عاقلانه نیست. (صفایی، سیدحسین، ۱۳۸۰، ص۲۳۹)
«السفیه فهو الذی یصرف امواله فی غیر الاغراض الصحیحه…» (محقق حلی، نجم الدین جعفر، ۱۴۰۸ه.ق، ج ۲، ص۸۵)

عکس مرتبط با اقتصاد

  • milad milad
۱۷
اسفند

تداعی برند  یا برداشت از برند با همخوانی با برند

تداعی برند هر چیز مرتبط با برند در حافظه است. (آکر، ۱۹۹۱، ص۱۰۹) آکر معتقد است ارتباط تداعی برند با ارزش ویژه برند بسیار قوی می‎‎باشد چونکه تداعی برند مرتبط به حافظه می‎‎باشد.همخوانی و تداعی برند ممکن است به صورت همه ی فرم ها و ویژگی های مرتبط به یک کالا و یا جنبه های مستقل از خود کالا مشاهده شود. ارزش ویژه برند به میزان زیادی از طریق تداعی های ذهنی که مصرف کنندگان در ذهن خود از برند می‎‎سازند  شکل می‎‎گیرد.( سوری و لینگ، ۲۰۱۳، ص۱۲۸). طبق طبقه بندی های مرتبط به تداعی، همخوانی برند، تداعی های محصول و تداعی های سازمانی دو دسته از پر ارجاع ترین طبقات تداعی برند محسوب می‎‎شوند. (چن به نقل از حسینی و همکاران، ۱۳۹۰، ص۹۹)

تداعی ها و همخوانی ها معرف مبنایی برای تصمیمات خرید برای وفاداری به برند هستند و همچنین آفریننده ی ارزش برای شرکت و مشتریانش می‎‎باشد . آکر(۱۹۹۱) این منافع را به این صورت لیست می‎‎کند: کمک به پردازش و بازیابی اطلاعات، تمایز قائل شدن برای برند، ایجاد دلیل و منطق برای خرید، آفرینش احساسات و نگرش مثبت و حمایت از ترویج و توسعه . تداعی برند به عنوان عنصر کلیدی در تشکیل و مدیریت ارزش ویژه برند می‎‎باشد. (ریو به نقل از حسینی و همکاران، ۱۳۹۰، ص۹۰)

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

به عقیده آکر تداعی برند رابطه نزدیکی با آگاهی برند دارد . او تداعی برند را ارتباطی در حافظه با یک برند تعریف کرده است. یا به عبارتی هرچیزی که در حافظه با برند در ارتباط است تداعی برند تعریف می‎‎شود . (پاپیوبه نقل از ابراهیمی و همکاران، ۱۳۸۸، ص۱۶۷) تداعی برند می‎‎تواند قصد خرید مصرف کنندگان را براساس یادآوری اطلاعات برند تحت تاثیر قرار دهد. (کلر، ۱۹۹۳، ص۱۱)به عقیده گیل (۲۰۰۷) تداعی برند برای برند ها ارزش منحصر به فرد ایجاد می‎‎کند که آنها را از سایر برند ها متمایز می‎‎نماید. تداعی برند باید قدرت و مطلوبیت و تمایز کافی در نزد مشتری برخوردار باشد تا مزایای برخورداری از امتیاز تداعی برند قوی که عبارت است از بهبود تصویر ذهنی مشتری از برند ( ارتقای سطح دانسته های مشتری از برند) افزایش تکرار و حجم خرید به جهت ایجاد نزدیکی میان مشتری و برند برخوردار شوند. (پاپیو به نقل از ابراهیمی و همکاران، ۱۳۸۸، ص۱۶۷) به عقیده اکر تداعی برند می‎‎تواند از ۵ راه بر ارزش ویژه برند موثر باشد. ۱٫ کمک به پردازش اطلاعات ۲٫ جایگاه یابی برند ۳٫ دلیلی برای خرید نام تجاری ۴٫ ایجاد انگیزش و احساسات مثبت ۵٫ توسعه برند .(اکر، ۱۹۹۱، ص۸۵)

ارزش برند زمانی بالاست که مصرف کننده با نام تجاری آشناست و در ذهن او برند قوی و منحصر به فردی وجود دارد. و به صورت سلسله مراتب اثرات، این تداعی منجر به یک پاسخ رفتاری یا ارزشی می‎‎شود. یکی از جنبه های کلیدی تداعی برند تاثیر پاسخ برند بر اساس تجربه های گذشته مصرف کننده از برند در طول زمان می‎‎باشد.(کل و ون والپچ، ۲۰۱۴، ص۱۵۰۲)

دیان برداشت از یک برند را به عنوان « هرچیزی از یک برند که با حافظه در ارتباط است » معرفی می‎‎کند . به نظر او برداشت هایی که سه هدف زیر را تامین کنند ارزشمندند:

  1. ایجاد وجه تمایز ۲٫ تمایل مثبت برند۳٫ کمک به مصرف کنندگان هنگام بازیابی اطلاعات . برداشت ها از یک برند به مصرف کنندگان کمک می‎‎کند تا در مورد ارزش آن به قضاوت بپردازند و بر قضاوت مصرف کنندگان در مورد اینکه محصول با ارزشی است یا نه، تاثیر می‎‎گذارد.(دیان به نقل از سلطان حسینی، ۱۳۹۰، ص۹۰)

[۱] Severi& Ling

[۲] Chen

[۳] Rio

[۴] Pappu

[۵] Information Processing

[۶] Brand positioning

[۷] Motivation

[۸] Brand development

[۹] Koll&von wallpach

[۱۰] Dean

بررسی تاثیر تداعی های برند بر اعتماد و وفاداری مشتریان مطالعه موردی: صنعت نساجی استان گیلان

  • milad milad
۱۷
اسفند

۱-تا زمانیکه کلیه سرمایه قبلی شرکت تادیه نشده افزایش سرمایه شرکت ممنوع است (ماده ۱۶۴٫ ل.ا.ق.ت.)
۲- افزایش سرمایه اگر منجر به افزایش تعهدات صاحبان سهام شود ممنوع است (مواد ۹۴ و ۱۵۹٫ ل.ا.ق.ت )
۳- مجمع عمومی فوق العاده نمی تواند مصوب نماید که در افزایش سرمایه شرکت های سهامی عام از طریق صدور سهام جدید قسمتی از مبلغ بصورت غیر نقدی تادیه شود، بلکه تماماً باید نقدی پرداخت شود. (تبصره ۲ ماده ۱۵۸٫ ل.ا.ق.ت.)
بنابر این اکثریت سهامداران نمی توانند بر خلاف موارد فوق الذکر تصمیم گیری نمایند و موارد فوق از جمله قواعد آمره است.
گفتار دوم: حقوقی که از طریق وضع محدودیت بر مدیران و مدیر عامل شرکت حاصل می شود.
با توجه به اختیارات گسترده مدیران در اداره امور شرکت ، قانونگذار در موارد متعددی محدودیت هایی را با برای مدیران پیش بینی کرده است، که به شرح ذیل مورد بررسی قرار می گیرد.
بند اول: ممنوعیت در انجام معاملات با شرکت یا به حساب شرکت
بدیهی است در معاملاتی که اشخاص میان خود منعقد می نمایند. هر یک از طرفین درپی جلب سود و منافع بیشتری برای خود دارند.و در این بین اشخاصی که تحت عنوان هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت با خود شرکت طرف معامله می شوند نیز از این قاعده مستثنی نیستند. و اینان نیز به دنبال اخذ سود و منافع بیشتری از کسب و کارشان هستند اینگونه معاملات شاید به نوعی معامله با خود محسوب می شود. «معامله باخود هنگامی مطرح می شود که یک شخص با نمایندگی دیگری با خود معامله کند. به بیان دیگر نماینده خود اصالتا یک طرف قرارداد را تشکیل دهد »
بنابراین بدیهی است در نتیجه این نوع معامله بین منافع اصیل و نماینده تضادی ایجاد می شود دکتر ناصر کاتوزیان در این زمینه می گوید: «این نگرانی وجود دارد که آیا از جهت اجتماعی و اقتصادی به مصلحت است که در طرح قراردادی یکی از دو طرف سرنوشت منافع خود را به دیگری بسپارد و دو انگیزه خود خواهی و غیر خواهی را در برابر هم نهد، و ایا همیشه بیم آن نمی رود که چنین نماینده ای صلاحیت نیابت دهنده را در برابر مصالح خود ناچیز بشمارد یا غبطه یکی از دو طرف را بر دیگری رجحان دهد ؟ »۲
ایشان در ادامه میگوید :« درست است که در اینگونه معامله ها تنها یک تن دخالت دارد ، ولی او به دوعنوان و اعتبار در انعقاد قرارداد شرکت می کند و می تواند به مقتضای هر عنوان اراده مستقل داشته باشد. »۳
با توجه به مراتب فوق و نظر به اختیارات گسترده ای که قانون گذار جهت اداره شرکت به مدیران داده است منطقی بود که قانون موادی را جهت کنترل معاملات شخصی مدیران با شرکت پیش بینی نماید.با این اوصاف قانون گذار مقرراتی در این زمینه وضع کرده، مقرراتی که هم خواسته معاملات مدیران را با شرکت کنترل کند و هم خواسته از ظرفیتهای احتمالی موجود نزد مدیران در معاملات به نفع شرکت استفاده نماید.
اگر غیر از این بود قانون گذار از عبارت ممنوع و یا باطل در معاملاتی که مدیران با شرکت انجام می دهند استفاده می کرد در حالیکه این معاملات در بدو امر باطل و یا ممنوع نیستند و در صورت وجود شرایطی که در همین مبحث می آید قابلیت ابطال را دارا هستند.
«قابلیت ابطال ضمانت اجرای بطلان نسبی قرارداد است بدین معنا که هرگاه مبنای بطلان، حمایت از اشخاص معین می باشد، قانونگذار سرنوشت عقد را به دست آنها می سپارد تا بتوانند ابطال آن را از دادگاه بخواهند و نهاد مزاحم و زیانبار را از سر راه خود بردارند. عقد قابل ابطال مانند{عقد}غیر نافذ، قابلیت تنفیذ را نیز دارد و دعوای ابطال مشمول مرور زمان می شود.۱ »
البته از آنجا که ما اصلاح «قابل ابطال» را در حقوق مدنی نداریم و چون در ماده ۱۳۱ ل.ا.ق.ت صرفاً حقوق شخص ذینفع (شرکت سهامی) مطرح است، شایسته است در زمان بازنگری در قانون تجا رت، آن را به غیر نافذ تغییر دهیم تا با موازین حقوقی هماهنگ شود. در نتیجه اگر مجمع عمومی عادی شرکت، معامله را تصویب کند، معامله ی انجام شده نافذ می شود و در صورتی که آن را تصویب نکند، باطل خواهد گردید.۲
انواع معاملات مدنظر قانونگذار
-انجام معاملات مستقیم یا غیر مستقیم با شرکت
-انجام معاملاتی که به حساب شرکت انجام می شود مستقیماً یا غیر مستقیم
– سهیم شدن در معاملاتی که با شرکت انجام می شود مستقیماً یا غیر مستقیم
-سهیم شدن در معاملاتی که حساب شرکت انجام می شود مستقیماً یا غیر مستقیم
راه های کنترل معاملات
اول: اعضاء هیات مدیره یا مدیرعامل می بایستی قبل از انجام معامله از هیأت مدیره کسب اجازه نمایند.
دوم: در جلسه هیأت مدیره در زمانی که اجازه یا عدم انجام اجازه معامله موضوع جلسه هیأت مدیره است عضو و یا اعضاء ذینفع هیأت مدیره و مدیر عامل حق رأی ندارند.
سوم: هیأت مدیره مکلف است بازرس را از انجام معامله ای که اجازه انجام آن داده شده مطلع سازد.
چهارم: هیات مدیره مکلف است گزارش انجام معامله را به اولین مجمع عمومی عادی صاحبان سهام بدهد.
پنجم: بازرس باید اولاً، گزارش مخصوصی حاوی جزئیات معامله ای را که هیأت مدیره اجازه آن را داده است تنظیم و تحویل مجمع عمومی نماید، ثانیاً ضمن گزارش نظر شخصی خود را درباره معامله به مجمع عمومی عادی اعلام نماید.
ششم: عضو یا اعضاء هیأت مدیره و مدیر عامل ذینفع در جلسه مجمع عمومی عادی که بعد از ارسال گزارش هیأت مدیره و بازرس تشکیل می شود هنگام اخذ تصمیم در مورد معامله ای که اجازه آن توسط هیات مدیره داده شده حق رأی ندارند.
لازم به توضیح است که بحث داشتن یا نداشتن حق رأی برای مدیر عامل در موردی مصداق دارد که اولاً مدیر عامل ذینفع باشد دوماً مدیر عامل ذینفع سهامدار شرکت هم باشد. در غیر این صورت صحبت از عدم پیش بینی حق رأی برای مدیر عامل بی معناست.
هفتم: موضوع دیگری که می تواند نقش کنترلی بر معاملات مدیران داشته باشد در نظر گرفتن مسئولیت تضامنی برای هیأت مدیره و مدیر عامل ذینفع و نیز مدیرانی است که اجازه انجام معامله را داده اند، البته در صورتی که بر اثر انجام معامله به شرکت خسارت وارد شود.
هشتم: آخرین راه کنترل معاملات مدیران قابل ابطال بودن معاملات آنان توسط مجمع عمومی عادی است.
آثار معاملات
۱- معاملاتی که با اجازه هیأت مدیره صورت می گیرد.
از آنجائی که در این مورد مدیرانی که معامله را انجام داده اند به تکلیف قانونی خود جهت کسب اجازه از هیأت مدیره عمل نموده اند. اینگونه معاملات صحیح و غیر قابل ابطال است حتی اگر مجمع عمومی عادی آن را تصویب نکند مگر در مواردی که مدیران ذینفع در معامله تدلیس و یا تقلب نموده باشند که شخص ثالث هم در آن شرکت کرده باشد که در آن صورت اگر موارد تدلیس و تقلب مدیران ذینفع و شخص ثالث اثبات شود و مجمع عمومی عادی معامله را تصویب نکند معامله باطل است.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود اگر هیأت مدیره و بازرسان به تکلیف قانونی خود در رابطه با اعلام گزارش به مجمع عمومی عادی عمل نکنند تکلیف چیست؟ قانونگذار در این مورد به صراحت چیزی بیان نکرده است بنابر این نمی توان برای عدم ارسال گزارش آثار خاصی از نظر صحت یا عدم صحت معامله در نظر گرفت.اگر هیأت مدیره اجازه انجام معامله را داده باشد معامله صحیح است و اگر اجازه انجام معامله را نداده باشد معامله توسط مجمع عمومی عادی قابل ابطال است. در ماده ۶۷۳ لایحه تجارت ۹۱برای بازرسی که بدون عذر موجه از ارائه گزارش به مجمع عمومی خودداری کند جزای نقدی درجه شش در نظر گرفته شده است.
۲- معاملاتی که بدون اجازه هیأت مدیره صورت می گیرد در صورتی که این گونه معاملات بدون اجازه هیأت مدیره انجام شده باشد نمی توان صرفاً به لحاظ عدم اخذ اجازه مدیران آن را باطل دانست چه بسا هیأت مدیره تنگ نظر عمداً با انجام معامله ای که به نفع شرکت هم هست اعلام مخالفت نماید و اجازه انجام آن را به عضو هیأت مدیره و یا مدیر عامل ندهد قانونگذار در این مورد اجازه ابطال معامله را به مجمع عمومی عادی داده است که بعد ازبررسی جوانب امر ودر صورت لزوم اخذ توضیحات از هیات مدیره و مدیر عامل ذینفع وغیر ذینفع وبازرسان تصمیم می گیرد معامله را ابطال نماید یا اینکه انجام معامله را به صرفه و صلاح شرکت تشخیص می دهد و معامله را تصویب می کند.
از جمله معاملاتی که اصولا مجمع عمومی عادی آن را باطل اعلام میکند معاملات مبتنی بر اطلاعات محرمانه ای است که در دست مدیران است. دکتر مرتضی نصیری از جمله حقوقدانان است که معاملات مبتنی بر معاملات محرمانه را خلاف امانتداری می داند و می گوید «مدیران و بطور کلی هر کسی اطلاعات منتشر شده ای از وضع مالی یا امکانات آتی شرکت تحصیل کرده باشد حق ندارد با بهره گرفتن از این اطلاعات معاملاتی به نفع خود یا اشخاص وابسته به خود انجام دهد ضمنا اجرای چنین معاملاتی ابطال آن و استرداد منافع حاصله به حساب شرکت با ید منظور گردد. »۱
مسئولیت مدیران
در صورتی که هیأت مدیره اجازه انجام معامله را داده باشد اگر بر اثر انجام معامله خسارتی به شرکت وارد آمده باشد برابر ماده ۱۳۰ ل.ا.ق.ت جبران خسارت بر عهده مدیر عامل یا مدیران ذینفع و مدیرانی است که اجازه انجام معامله را داده اند که در این صورت همگی اشخاص فوق متضامناً مسوول جبران خسارت وارده به شرکت می باشند بدیهی است مدیرانی که اجازه انجام معامله را نداده اند هیچگونه مسوولیتی ندارند خصوصاً اینکه به مجمع عموی عادی اعلام گزارش نیز کرده باشد.
سؤالی که در اینجا مطرح می شود آن است که اگر مدیرانی که اجازه انجام معامله را نداده اند مراتب را به مجمع عمومی عادی اعلام ننمایند آیا مسئولیت دارند؟به نظراینجانب پاسخ مثبت است به عنوان مثال اگر هیأت مدیره ای که اجازه انجام معامله را نداده است بعد از مطلع شدن از معامله گزارش معامله را به مجمع عمومی عادی ندهد و در اثر وقوع معامله به شرکت خساراتی وارد شود و شرکت نتواند خسارات وارده به خود را از مدیر عامل و مدیران ذینفع مطالبه نماید باید این حق را به مجمع عمومی عادی داد که خسارت وارده را از هیأت مدیره مطالبه نماید چه بسا اگر مدیران در مواعد مقرر مجمع عمومی را در جریان می گذاشتند و مجمع عمومی عادی قبل از تصویب ترازنامه و حساب سود و زیان هر دوره مالی شرکت که به منزله مفاصا حساب مدیران می باشد از موضوع مطلع می گردید می توانست از سهام وثیقه مدیران ذینفع جهت جبران خسارت وارده به شرکت استفاده نماید. بنابراین اگر نظر قانونگذار بر این است که هیات مدیره ای را که گزارش انجام معامله را نمی دهد در مواردی مسوول بداند باز هم باید در در مسئولیت اعضای هیات مدیره قائل به تفکیک شود واعضایی از هیات مدیره را مسوول بداند که در جریان انجام معامله بوده اند. به عنوان مثال یکی از اعضای هیات مدیره شرکت که به دلیل بیماری نتوانسته در جلسات هیات مدیره حاضر شود و یا اینکه با توجه به وضعیت بیماری اش به جلسه هیات مدیره دعوت نشده باشد و بعدها هم معامله انجام شده را اجازه نکند و یا اینکه اصولاً در جریان معامله قرار نگرفته باشد را نمی توان مسوول دانست، همچنین است در جایی که مدیر عامل شرکت با یکی از اعضاء هیات مدیره معامله می کند ولی سایر اعضاء هیات مدیره از معامله انجام شده مطلع نمی گردند در این حالت نیز اعضاء هیات مدیره ای که در جریان معامله قرار نداشته اند را نمی توان مسوول دانست.البته باید به این نکته توجه نمود هر چند بر اساس ماده ۱۳۰ ل.ا.ق.ت هیات مدیره فقط در صورتی که معامله را اجازه می دهد می بایستی بازرس را مطلع نماید و به مجمع عمومی عادی گزارش دهد ولی از آنجائیکه اعمال مقررات ماده ۱۳۱ ل.ا.ق.ت در رابطه با تصمیم مجمع عمومی بر ابطال و یا تصویب معامله نیازمند مطلع شدن مجمع عمومی عادی از معامله انجام شده است لذا این از وظایف هیات مدیره است که مجمع عمومی عادی را مطلع نماید چه آنکه معامله را اجازه نداده باشد و چه آنکه بعدها از وقوع معامله مطلع شده باشد مگر آنکه اصلاً از جریان معامله با خبر نشده باشد مثل همان موردی که مدیر عامل با یکی از اعضاء هیات مدیره معامله می کند و هیات مدیره را از انجام معامله مطلع نمی نماید.
مطلب دیگری که در این قسمت قابل توضیح است آن است که اگر تمامی اعضاء هیات مدیره در معامله دخالت داشته باشد دیگر کسب اجازه از هیات مدیره معنا ندارد همچنین اگر بیش از نصف اعضاء هیأت مدیره خود جزء معامله کنندگان ماده ۱۲۹ل.ا.ق.ت باشند نیز کسب اجازه از هیأت مدیره معنا نخواهد داشت.البته در هر دو مورد هیأت مدیره می بایستی به سایر تکالیف قانونی خود (مطلع نمودن بازرس از انجام معامله و تقدیم گزارش به مجمع عمومی عادی) عمل نماید.
در این رابطه در قسمت اخیر ماده ۲۲۵ لایحه تجارت ۹۰آمده:«چنانچه خود مدیر یا مدیران طرف معاملات مذکور در این ماده باشند باید ضمن گزارش مراتب به اولین مجمع عمومی عادی در غیر شرکت های تک عضو، بازرسی یا بازرسان را از وقوع چنین معامله ای مطلع کنند»
با این حال در جهت رفع شبهات اگر قانونگذار هیات مدیره ای را که پس از اطلاع از معامله، مجمع عمومی عادی و بازرس را مطلع نمی کند مسوول می داند بهتر است در هنگام وضع قانون جدید به آن اشاره نماید.
در صورتی که معاملات مذکور در ماده ۱۲۹ بدون اجازه هیأت مدیره انجام شده باشد چه مجمع عمومی معامله را تصویب کند چه آنرا باطل نماید در هر حال مدیر و مدیران و مدیرعامل ذینفع در مقابل خسارات وارده به شرکت مسؤل هستندبدیهی است در تمامی موارد این مبحث ورود خسارت باید ثابت شود.
در این قسمت به موادی از لایحه تجارت ۹۱ که در رابطه با معاملات مدیران با شرکت می باشد اشاره می شود.
۱- برابر ماده ۲۲۹لایحه تجارت ۹۱ ذینفع در معامله، مدیر عامل و مدیران شرکت که انجام معامله را اجازه داده اند به انفراد مسوول جبران کلیه خسارات وارده می باشد. برابر ماده ۱۳۰ ل.ا.ق.ت. مسئولیت آنان تضامنی است.
۲– برابر ماده ۲۲۷ لایحه تجارت ۹۱ هر گاه معامله مذکور در ماده ۲۲۵ این قانون بدون رعایت تشریفات در آن ماده انجام شود و یا بازرس یا بازرسان شرکت انجام این معامله در شرایط مقرر در ماده مذکور را تأیید نکنند، مجمع عمومی

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

  • milad milad
۱۷
اسفند

مسئله ی وفاداری یا ارتباط مستمر مشتریان با بانک ‍ ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. مطالعه الگوهای وفاداری مشتریان از این لحاظ قابل توجه است که سبب می شود بانک با توجه به نیازهای مشتریان خود بتواند به خدمت رسانی بهتر دست یابد. در عین حال در یک مطالعه جامع باید توجه داشت که از لحاظ قشربندی اجتماعی مشتریان بانک را چه گروه هایی تشکیل می دهند و چه اقشاری از جامعه نسبت به بانک وفادارترند و چرا؟ نقاط ضعف در بازاریابی بانکی چیست؟ برای جذب مشتریانی که فاقد هرگونه وفاداری نسبت به بانک هستند چه سیاست هایی را باید اتخاذ کرد؟ انگیزه‎ های موجود در مراجعه به بانک کدامند و هر یک از آن ها چه درصدی را به خود اختصاص می دهند؟

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

 

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۲-۳-۸- عوامل و شرایط فیزیکی

به طور کلی این عوامل، جزء عوامل فیزیکی و قابل مشاهده و لمس میباشد که شامل موارد زیر می گردد و در ادامه هر یک از این عوامل توضیح داده می شوند:

  • محل استقرار شعب
  • تعداد شعب بانک
  • طراحی و زیبایی فضای داخلی و خارجی بانک
  • امکانات فیزیکی شعب بانک

۲-۳-۸-۱- محل استقرار شعب بانک

حتماً شما هم فروشگاه ها و رستورانهای کوچک و بزرگ زیادی را میشناسید که موقعیت مکانی شان، موفقیت چشمگیری برایشان به ارمغان آورده است. اما آیا این موضوع درباره بانکها نیز صادق است؟ موضوع یافتن مکان مناسب برای بانک، در ردیف برنامههای مهم و اساسی قرار دارد.
با توجه به افزایش و شدت رقابت، ارائه خدمات در مکان و محل های مورد نظر مشتریان عاملی تعیین کننده درجذب و نگهداری مشتریان است. به همین دلیل امروزه بانک ها و دیگر سازمانهای خدماتی به ایجاد شعب در مناطق مختلف پرداخته اند تا ضمن ارائه خدماتی بهتر، حوزه وسیع تری را تحت پوشش قرار دهند (روستا و همکاران،۱۳۸۶،ص۴۰).
مکان استقرار شعب بانک ها و مؤسسات مالی، محرکی مهم در جذب مشتریان است و بازاریابان بانکی باید آن را به دقت مورد بررسی و ارزیابی قراردهند. بنابراین بانک ها برای احداث شعب نیاز به ارزیابی علمی و امکان سنجی دقیق دارند و برای اماکن فعلی نیز باید بازاریابی بانکی به عمل آید. واقع شدن شعب یک بانک در فاصله مکانی و زمانی مناسب، استقرار شعب یک بانک در اماکن مهمی مانند شهرک های صنعتی و مسکونی و اماکن تجاری و استقرار شعب در نزدیکی پارکینگ های عمومی از جمله پارامترهایی هستند که بر سپرده گذاری مشتریان در بانک ها تأثیر می گذارند (یزدانی و دهنوی،۱۳۸۴).

۲-۳-۸-۲- تعداد شعب بانک

طی سالهای اخیر و به ویژه با ورود بانکهای خصوصی به عرصه فعالیت شاهد رقابتی شدید در تأسیس شعبههای بانکی بودهایم به گونهای که چهره خیابانها به خصوص در سالهای اخیر با بالا رفتن تابلوهای متعدد از بانکهای مختلف تغییر بسیاری نموده است. این وضعیت که بیشتر جنبه رقابتی پیدا کرده و بانکهای مختلف کوشیدهاند در تمامی خیابانها و نقاط مهم شهری برای خود شعبهای خریداری کنند و کم کم در حال تبدیل شدن به وضعیت نگرانکنندهای است که تبعات آن در آینده نزدیک دامن خود بانکها و اقتصاد کشور را خواهد گرفت.
با توجه به پیشرفتهای فراوان بانکهای کشور در عرضه خدمات بانکداری الکترونیکی لزوم تأکید فراوان بر توسعه ی فیزیکی شعب و ترویج خدمات شعبه محور، جای سؤال دارد و بی شک باعث از بین رفتن تاثیر کلیه تبلیغات و اقدامات فرهنگی میشود. گسترش خدمات مبتنی بر بانکداری الکترونیکی و همچنین ارتقاء کیفی این خدمات برای افزایش رضایت مندی و اطمینان عمومی برای استفاده از این خدمات می تواند راهکار گرایش مردم به سمت خدمات خود سلف سرویس و خارج از شعبه باشد. از سوی دیگر با توجه به افزایش هزینه های سربار شعبهای، تأکید فراوان بر افزایش شعب در آینده نزدیک میتواند به جای برگ برنده به عاملی ضرر رسان و منفی در جهت توسعه بانک تبدیل شود اتفاقی که در حال حاضر بانکهای دولتی با آن مواجه هستند و بسیاری از شعبی که در سطح کشور دارند به مرور در حال تبدیل شدن به شعب ضررده هستند. در این شرایط، بانکی موفق است که بتواند با آینده نگری تعادل منطقی و مناسبی را بین توسعه فیزیکی و توسعه مجازی خود فراهم کند تا در رقابتهای آینده که قطعاً تعداد شعب شاخص مهمی در آنها نیست موفقتر عمل کند (خضرا، ۱۳۸۵).

عکس مرتبط با اقتصاد

۲-۳-۸-۳- طراحی و زیبایی فضای داخلی و خارجی شعب

بخش اعظم عمر ما در محیط های داخلی و خارجی بناها سپری می شود. این فضاها محیطی را ایجاد میکنند که بسیاری از فعالیتهای ما در آن صورت میگیرد. همچنین آنچه که به یک بنا روح میبخشد، فضای داخلی وخارجی آن است. بنابراین میتوان گفت کیفیت فضای داخلی وخارجی تأثیر مستقیمی بر نحوه انجام فعالیتهای ما دارد. از طرف دیگر فضای بیرونی یک ساختمان عامل نگرش و قضاوت ما را تحت تأثیر قرار میدهد. بر این اساس یکی از اهداف طراحی داخلی و خارجی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی فعالیتها در آن است. طراحی و زیبایی فضای داخلی و خارجی بانک از اهمیت بیشتری در مقایسه با سایر سازمانها برخوردار است. بنابراین نمای داخلی و خارجی بانک عامل اثرگذار و مشهودی است که بایستی فراخور یک بانک مد نظر گرفته شود.
“یک محیط خوب، می تواند بر رشد ارزشهای کارکنان و افزایش توان و بهره وری آنان اثرگذار باشد. با متنوع شدن فعالیتهای بانکی، سازماندهی محیط کار و ایجاد محیطی آرام در سازمانها به صورتی که منجر به فعال شدن بیشتر نیروی انسانی و مشتریان، شادابی آنها، کاهش افسردگیها، رشد خدمات مثبت و در نهایت دستیابی به بهره وری مورد نظر شود، ضروری به نظر می رسد. در بانکداری نوین این امر از دغدغه های مدیران اجرایی و مدیران ارشد بانک ها می باشد. بانک ها برای جذب بیشتر منابع مالی مشتریان می بایست به محیطهای کاری مناسب که دارای شاخصهای محیط کاری از نظر فیزیکی، روانی و اجتماعی باشد مجهز شوند”(ونوس،۱۳۸۳، ص۱۴۲-۱۳۷).
طراحی داخلی و خارجی در ایجاد فضایی مطلوب و دلنشین برای افراد جامعه نقش مؤثر دارد. محیط مناسب یعنی فضایی که بشر در آن بتواند فارغ از فشارهای ناخواسته روانی رشد کرده و شکوفا شود و این از خواسته های عقلانی و منطقی هر جامعه است. طراحی داخلی۱ که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه سازی فضاهای داخلی ساختمانها به منظور انجام فعالیتهای روزمره یعنی زندگی و کار است. طراحی و زیبایی فضای داخلی و خارجی بانک یکی از اساسی‏ترین عناصر جذب مشتری در سیستم بانکی محسوب می‏شود و می‏تواند نقشی تعیین‏کننده در جذب منابع بانکی داشته باشد. با توجه به لزوم تناسب فضای داخلی و خارجی بانک طیف وسیعی از خدمات و فعالیت های آنها، بایستی مورد توجه قرار گیرد.

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

۲-۳-۸-۴- امکانات فیزیکی شعب بانک

امکانات فیزیکی شعب بانک باعث سهولت فعالیت مشتریان و کارکنان شعب بانک میشود. امکانات و ویژگیهای فیزیکی مختلفی را بانک بایستی مد نظر داشته باشد که میتوان به برخی از این موارد اشاره نمود: داشتن فضای کافی شعبه برای ارائه خدمات، مبلمان مناسب جهت سالن انتظار مشتریان، سهولت دسترسی به وضعیت حساب توسط مشتری، سهولت پارک خودرو مشتری، امکان استفاده از دستگاه خودپرداز و دسترسی مناسب به ملزومات موردنیاز(خودکار، استامپ و سیستم نوبت‏دهی رایانه‏ای به افراد، بانکداری الکترونیک و غیره.
آنچه که از دید مشتریان از بعد مشخصه های فیزیکی حائز اهمیت است، سهولت دسترسی به دوایر مختلف، سهولت ارتباط با کاربر، آرامش شعبه، فضای کافی شعب، سهولت دسترسی به حسابها، اطلاع رسانی مناسب، زیبایی و روشنایی مناسب، مبلمان مناسب، تهویه ی مناسب، جذابیت نمای بیرونی و معطرسازی شعب میباشد. این ابعاد مربوط به سه جنبه از مشخصه های کیفی و کمی شعب یعنی ویژگی های فیزیکی، غنی سازی ارائه خدمات و سهولت دریافت خدمات میباشد. در این میان آنچه که بیشتر از همه از دید مشتریان حائز اهمیت است، ویژگیهای فیزیکی و به دنبال آن سهولت دریافت خدمات میباشد. به عبارتی یکی از مهمترین مسائل مربوط به شعب بانکی عدم توجه به ابعاد فیزیکی و در مسئله ی دوم سهولت دریافت خدمات است. از دیدگاه مشتریان، غنی سازی ارائه خدمات از اهمیت کمتری برخوردار میباشد. چرا که نیازها و خواسته های اولیه و اساسی آنها به طور کامل مرتفع نشده است. از طرف دیگر ارتباط بین ویژگیهای فیزیکی، غنی سازی ارائه خدمات و سهولت دریافت خدمات، الزامات فنی مشابهی را میطلبد. بنابراین توجه به الزامات فنی در راستای ویژگیهای فیزیکی میتواند الزامات مربوط به غنی سازی ارائه خدمات را نیز در پی داشته باشد. به طور کلی توجه به طراحی مناسب ویژگی های فیزیکی شعب بانکی به عنوان یکی از ابعاد کیفیت خدمات از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

۲-۳-۹- سپرده گذاری

سپردهگذاری(پس انداز)، عبارت است از سهمی از درآمد مردم یک کشور که به مصارف جاری و زودگذر، تخصیص نیافته و صرف اندوخته و یا سرمایه گذاری (پس انداز) به امید تحصیل درآمد آتی که مؤثر در افزایش سرمایه ملی می باشد، می گردد (بهمنی و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۳-۹-۱- انـواع سپـرده گذاری

سپرده ها از مهمترین منابع بانکها بوده و بدون آن موجودیت بانک چندان قابل توجیه نمی باشد، زیرا سرمایه بانکها در مقابل سپرده آنها رقم ناچیزی را تشکیل می دهد و چون معمولاً اعطای تسهیلات که یکی از راه های اصلی کسب درآمد بانکها می باشد، از محل جذب سپرده ها تأمین می گردد، لذا لازمه این امر مجهز بودن بانکها به منابع سپرده می باشد.
باید توجه داشت سپرده ها که به عنوان ابزار سودآوری بانکها تلقی شده و از طریق اعطای تسهیلات در بخشهای مختلف اقتصادی (تخصیص منابع) نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا می نمایند، دارای هزینه هایی مانند سود پرداختی به سپرده گذاران، هزینه اداری و تشکیلاتی و غیره می باشند چنانچه از آنها استفاده بهینه نشود موجب کاهش سودآوری و یا ضرر و زیان بانک خواهد شد، لذا کارکنان که مهمترین ابزار سازمان می باشند و نقش اساسی در پیشبرد برنامه های بانک ایفا می نمایند، باید به اهمیت سپرده ها و جذب آن توجه داشته باشند و از طریق خوش رفتاری با مشتری و رازداری و امانت داری و ارائه راهنمائی های صحیح، بانک را محل امنی برای نگهداری وجوه مردم و کسب سود مطمئن و کافی برای آنان معرفی نمایند تا در عمل نام بانک ملی ایران در اذهان مشتریان تداعی کننده سرعت، خدمت، اعتماد، احترام و سودآوری باشد تا در بازار رقابت بتوانیم همچنان سهم و جایگاه بانک را حفظ نمائیم. ( بهمنی و همکاران، ۱۳۸۵).
بانکها می توانند تحت هر یک از عناوین ذیل به قبول سپرده مبادرت نمایند:

۲-۳-۹-۲- سپرده قرض الحسنه جاری

تعریف: این حساب که در دفاتر بانک بنا به تقاضای اشخاص حقیقی یا حقوقی افتتاح می گردد، قرارداد دوجانبه ای است که رعایت مفاد آن برای بانک و مشتری الزامی است.
حساب قرض الحسنه جاری حسابی است که به موجب آن قرارداد فی مابین بانک و متقاضی افتتاح می گردد و بانک تا میزان موجودی وجوهی که به حساب وی منظور گردیده یکجا یا به دفعات به موجب چک یا دستور کتبی صاحب حساب پرداخت یا منتقل می کند. بانک با افتتاح این نوع حساب موجبات تسهیل در پرداخت و برداشت از حساب مزبور را برای مشتریان خود فراهم می کند. بانک و مشتری بر اساس قرارداد حساب جاری مبتنی بر عقد قرض و شرایط خاصی به امضای طرفین می رسد (اجداد نیاکی، ۱۳۸۶، ۱۰۹).

۲-۳-۹-۳- سپرده قرض الحسنه پس انداز

حساب سپرده قرض الحسنه پس انداز به حسابی اطلاق می گردد که صاحب آن به قصد تعاون عمومی و کمک به نیازمندان و برخورداری از پاداش و اجر معنوی و استفاده از سایر خدمات بانکی نزد بانک افتتاح می کند (اجداد نیاکی، ۱۳۸۶، ۹۹).

۲-۳-۹-۴- سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت

در خصوص افتتاح این حساب مشتری به بانک وکالت با حق توکیل می دهد تا سپرده ی وی را طبق قانون عملیات بانکی بدون ربا (بهره) به طور مشــاع به کار گرفته و منافــع حاصله را طبق آئین نامه و مقررات مربوطه با داشتن حق مصالحه بین بانک و سپرده گذار به تناسب مبلغ و مدت پس از کسر حق الوکاله پرداخت نماید و همچنین در فرم مربوطه، حق اجازه تمدید و یا ابطال سپرده در سررسید برای مشتری محفوظ گردیده است.
حداقل مبلغ جهت افتتاح حساب سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت طبق آخرین مصوبه اداره نظارت بر امور بانک ها مبلغ ۵۰٫۰۰۰ ریال است.
ملاک محاسبه سود سپرده سرمایه گذاری کوتاه مدت نیز به موجب دستورالعمل صادره بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد. در حال حاضر ملاک محاسبه سود عبارت است از کمترین مانده سپرده های مذکور در هر روز به شرط آنکه مانده کمتر از ۵۰٫۰۰۰ ریال نبوده و برای بار اول یک ماه نزد بانک باقی بماند.

۲-۳-۹-۵- سپرده ی سرمایه گذاری بلندمدت

درصورتی که سپرده گذار تمایلی به استفاده از وجوه خود در طول مدت سپرده گذاری نداشته باشد، می تواند از سپرده سرمایه گذاری بلندمدت استفاده نماید. در سپرده های سرمایه گذاری کوتاه مدت، مشتری هرزمان که بخواهد می تواند به موجودی دفترچه اضافه یا از آن برداشت نماید لیکن به موجودی سپرده سرمایه گذاری بلندمدت نمی توان اضافه نمود و چنانچه مشتری چنین تقاضایی داشته باشد باید سپرده جدیدی صادرگردد.
سپرده های سرمایه گذاری بلندمدت در حال حاضر از نظر مدت به پنج دسته: سپرده یکساله، دوساله، سه ساله، چهار ساله و پنج ساله تقسیم می گردند. هر نوع سپرده با توجه به مدت و نرخ سهم سود از سودهای مختلفی برخوردار می باشد.
در گذشته سپرده سرمایه گذاری بلندمدت قابل کاهش نبود و به همین علت چنانچه سپرده گذار نیاز به قسمتی از وجه سپرده داشت بالاجبار بایستی قرارداد سپرده سرمایه گذاری بلندمدت را فسخ می نمود که از این بابت سود کمتر از تعرفه مقرر، عاید وی می گردید. بانک ملی در یک طرح جدید نحوه صدور برگ سپرده را تغییرداده، به گونه ای که از اول آذرماه ۱۳۷۴ شمسی، سپرده های سرمایه گذاری بلندمدت در اوراق جدید و برمبنای مضاربی از مبالغ تعیین شده برای سپرده های یک ساله، دوساله، سه ساله، چهارساله و پنج ساله به صورت چندین فقره در یک برگ صادر می گردد تا در صورت برداشت تعدادی از قطعات سپرده قبل از سررسید، موجب ابطال بقیه سپرده نشود. در شرایط جدید، انتقال کل سپرده به غیر نیز پیش بینی گردیده است ( بهمنی و همکاران، ۱۳۸۵).

۲-۴- وصول مطالبات

یکی از مشکلاتی که سیستم بانکی کشورها با آن مواجه میباشد و به نظر میرسد بخش نظارتی می تواند در حل آن کمک نماید، بحث مربوط به مطالبات معوق میباشد. علیرغم اینکه اعتبارات را تحت نظارت داشته باشند اما هنوز بدهی های معوق از مسائل اصلی سیستم بانکی است. در واقع آن دسته از مطالبات بانکها که سررسید آنها فرا رسیده است، اما در موعد مقرر توسط مشتریان پرداخت نشدهاند، به حساب مطالبات سررسید گذشته  در صورت تسویه نکردن در مهلت تعیین شده، به حساب مطالبات معوق انتقال مییابد. در عمل ایجاد چنین مطالباتی سبب خروج موقت یا دایمی قسمتی از منابع بانک از چرخه عملیاتی میشود و بانک را با مشکلات فراوانی روبه رو میکند. بررسیها حاکی از آن است که در بسیاری از مطالعات به مسئله بدهی های معوق پرداخته شده است. برخی از مطالعات سالاس و سورینا (۲۰۰۲) متغیر بدهیهای معوق را به عنوان  متغیر برونزا درنظر گرفتهاند که بر عملکرد سیستم بانکی اثر گذار است. اخیراً مطالعاتی در مورد عوامل تعیین کننده بدهی معوق صورت  پذیرفته است. بابیهوگا (۲۰۰۷) ارتباط بین متغیرهای مختلف کلان اقتصادی و شاخصهای سلامت بانکی نظیر کفایت سرمایه، سودآوری، کیفیت دارایی ها  بررسی نموده است.

۲-۴-۱- انواع مطالبات

مطالبات به تعهداتی گفته میشود که متعهدین آنها علیرغم تعهدات و قراردادهای منعقده، به موقع و در سررسید نسبت به ایفای تعهدات اقدام نکردهاند. این مطالبات خود به دو دسته تقسیم میشوند:

  1. مطالبات سرفصل نشده:که بانک آنها را در سرفصلهای معاملاتی و تسهیلاتی مربوطه نگهداری و صرفاً روش های مسالمتآمیز و اقدامات مقدماتی (دعوت، مذاکره و اخطار) را برای وصول آنها اعمال میکند.
  2. مطالبات سرفصل شده: مطالباتی که بانک پس از اعمال روش های مسالمتآمیز و مقدماتی آنها را به تناسب به سرفصلهای مختلف منتقل میکند.
  • milad milad
۱۷
اسفند

کل۳۸۴۱٫۰۰

۴-۳-۵ آزمون فرض پنجم” بین هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و…) در اجرای بهینه طرح با احساس امنیت شهروندان رابطه وجود دارد.
در آمار برای بررسی برای تشخیص تأثیر یا عدم تأثیر یک متغییر در پدیده ای معین از آزمون دوجملهای استفاده می شود. برای بررسی فرضیه ابتدا به تعریف متغیرها می پردازیم.
با توجه به محتوای سوالات پرسش نامه، ۴ سوال هستند که مستقیما به تأثیر هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و…) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان، مربوط می شوند. گزینه های این۴سوال را با هم ادغام کرده ایم. این عمل با جمع بندی سوالات و سپس تبدیل آنان به طیف لیکرت صورت گرفته است. سپس ارتباط گویه های حاصله از این جمع بندی را بعنوان متغیر نشان دهنده تأثیر هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و..) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان کرمانشاه را آزمون کرده ایم.
در این آزمون با توجه به نسبتی که P=50% در نظر گرفته شده است گزینه های ۱و۲و۳ را به عنوان اینکه هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و… ) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان کرمانشاه تأثیر نداشته است وگزینه های ۴ و۵را به عنوان اینکه هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها ( مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و… ) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان کرمانشاه تأثیر داشته است، در نظر گرفته است.
ساختار آزمون:
هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها ( مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و… ) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان کرمانشاه تأثیر نداشته است
. هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها ( مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و… ) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان کرمانشاه تأثیر داشته است
و با توجه به سطح معنی داری بدست آمده(sig=0.00) که کمتر از ۰٫۰۵ و با توجه به نسبت بدسته آمده که ۸۷ درصد معادل ۳۳۳ نفر از ۳۸۴ نفر افراد شرکت کنندگان در طرح اذعان داشته اند که هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و…) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان شهر کرمانشاه تأثیر زیادی داشته است. و این بیانگر تأثیر گذاری زیاد هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها (مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و…) در اجرای بهینه طرح بر احساس امنیت شهروندان شهر کرمانشاه می باشد.

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۴-۲۰ آزمون فرض پنجم” بین هماهنگی و تعامل پلیس و سایر نهادها و سازمانها ( مقامات سیاسی، دستگاه قضایی و… ) در اجرای بهینه طرح با احساس امنیت شهروندان رابطه وجود دارد. “
  متغیر گروهبندی تعداد میزان احتمال مشاهده شده میزان احتمال مورد انتظار سطح معنی داری
  تأثیر نداشته است <= 3 ۵۱ .۱۳ .۵۰ .۰۰۰
تأثیر داشته است > 3 ۳۳۳ .۸۷    
کل   ۳۸۴ ۱٫۰۰    

۴-۳-۶ آزمون استقلال به منظور بررسی ارتباط بین ویژگیهای جمعیت شناختی با نظر شرکنندگان درباره موفقیت اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در جهت ارتقاء احساس امنیت شهروندان

  • milad milad
۱۷
اسفند

خرید آنلاین کالاها و خدمات از باارزش ترین خدماتی است که بر روی اینترنت ارائه می شود. این امر علاوه بر صرفه جویی در وقت کاربران، مزایایی چون افزایش امنیت در جابه جایی پول، کاهش هزینه های بازاریابی، صرفه جویی اقتصادی و افزایش فرصت های شغلی و کار آفرینی را به دنبال دارد. اما در عین حال کلاهبرداران فضای مجازی نیز با بهره گرفتن از عدم اطلاع یا کم دقتی خریداران و مشتریان، آن را با تهدیدها و آسیب هایی مواجه ساخته اند.
نکات ذیل را در هنگام خریدهای الکترونیکی درنظر داشته باشید:
– اولین پیش فرض برای حقیقی و سالم بودن خدمات یک فروشگاه الکترونیک، این است که کالاهای مجاز ارائه می کند.
بنابراین فروشگاه هایی که کالاهای غیرمجاز به فروش می رساند، با احتمال بسیار بالا، به قصد کلاهبرداری به وجود آمده اند.
– در هنگام تصمیم به خرید از فروشگاه های الکترونیکی، از تجربه دوستان و آشنایان نزدیک درخصوص خریدهای آنلاین استفاده کنید و از فروشگاه هایی که سابقه ارائه خدمات مطلوب دارند خرید کنید.
– صفحاتی که ناخواسته در مقابل شما باز می شوند و حاوی تبلیغات فروش کالاها و ارائه خدمات هستند، ممکن است تقلبی بوده و قصد کلاهبرداری داشته باشد.
– سعی کنید در هنگام خرید آنلاین، با روش هایی نظیر گرفتنwhas از دامنه ی سایت اینترنتی فروشگاه یا جستجو در انجمن هایی که اعضای آنها تجربیات خرید آنلاین خود را برای اطلاع سایر اعضا می نویسد، از مدیر و گردانندگان فروشگاه، احراز هویت کند.
– در هنگام خرید آنلاین و در زمانی که پس از انتخاب کاملاً به درگاه پرداخت الکترونیک بانک رهنمون می شوید، دقت کنید که حتما آدرس صفحه درگاه پرداخت الکترونیکی، تعلق به همان بانک باشد که آرم و لوگوی آن را در صفحه مشاهده می کنید.
– در بعضی از مواقع کلاهبرداران با جعل صفحات درگاه پرداخت الکترونیکی بانک ها، شما را به صفحاتی هدایت می کنند که آدرس بسیار شبیه آدرس بانک اصلی دارند.در صورت عدم دقت خریدار و ورود اطلاعات کارت بانکی خود شامل شماره ی کارت، رمز عبور cvv2، و تاریخ انقضای کارت این اطلاعات را در سیستم خود ثبت کرده و عملاً امکان هرگونه اقدامی را با حساب موجودی قربانی دارند.
– سیستم پرداخت الکترنیکی همه بانک ها از SSL و روش های مطمئن رمزنگاری استفاده می کند دقت کنید که در نوار آدرس کنار آدرس اینترنتی صفحه پرداخت بانک، نماد یک قفل یا عبارتhttps:// درج شده باشد. در غیر این صورت قطعاً صفحه جعلی است و قصد به سرقت بردن اطلاعات کارت بانکی شما را دارد.
مرکز توسعه تجارت الکترونیکی وزارت بازرگانی با همکاری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در جهت افزایش امنیت خدمات تجارت الکترونیک، اعطای نماد اعتماد الکترونیکی به فروشگاه های الکترونیک را آغاز کرده است تا خریداران به راحتی و با آسودگی خاطر خرید خود را انجام دهند. ترجیحاً از فروشگاه هایی که دارای این نماد هستند، خرید کنید.[۱۱۸]

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید.

عکس مرتبط با اقتصاد

ب: حفاظت از اطلاعات شخصی

شاید شنیده باشید بسیاری از افراد به دلیل گم کردن یا به سرقت رفتن حافظه فلش یا هارددیسک و افشای اطلاعات شخصی یا اسرار کاری و سازمانی در شبکه های اجتماعی یا سایت های اینترنتی با مشکل مواجه شده اند.
کارشناس معاونت تشخیص و پیشگیری پلیس فتا با بیان مطلب فوق گفت: همان طور که می دانید بسیاری از دعاوی مربوط به حوزه سوءاستفاده از اطلاعات شخصی افراد ناشی از عدم آگاهی کاربران در نگهداری و حفظ اطلاعات شان می باشد و این موجب شده تا سودجویان و فرصت طلبان از این عدم آگاهی افراد سوءاستفاده نموده و اتفاقات ناگواری رخ دهد. وی بیان کرد از این رو پلیس مراقبت از داده های شخصی توسط خود افراد را اولین و اساسی ترین نکته ایمنی قابل تذکر به کلیه کاربران می داند.
یکی از دارایی های ارزشمند شما اطلاعاتی است که آن را مدیریت می کنید. چه اطلاعات محرمانه سازمانی شما باشد یا اطلاعات شخصی شما، هکرها می خواهند که به آن دست یابند کار آنها را آسان نکنید. در همین خصوص برای جلوگیری از سرقت اطلاعات شخصی خود به توصیه هایی که پلیس فتا به کاربران آن می دهد، گوش فرادهید.
– هر اطلاعاتی ارزشمند است و باید محافظت شود.
– به یاد داشته باشید که باید اطلاعات خود را طبقه بندی کنید تا بتوانید سطح امنیتی موردنیاز هر طبقه را مشخص نمایید.
– اطلاعات الکترونیک خود را با توزیع نامناسب، رمزنگاری اطلاعات و استفاده از تدابیر امنیتی مناسب حفاظت کنید.
– همان طور که برای امحاء کاغذهای حاوی اطلاعات محرمانه، آنها به دستگاه های خردکن می سپارید، اطلاعات رایانه ای حساس را نیز با نرم افزارهای امحاء از بین ببرید.
– ارزیابی محرمانگی، تمامیت و دسترسی پذیری اطلاعات به شما کمک می کند تا تعیین کنید که چه سطحی از حفاظت موردنیاز شما است.
– پیش از آن که وارد گفتگو پیرامون اطلاعات محرمانه با شریک یا مشتریان خود شوید و این اطلاعات را برای آنها ارسال کنید، مطمئن شوید که شما یک قرارداد امضاء شده ی عدم افشا دارید.
– هر فردی، نقش مهمی در محافظت از اطلاعات حساس دارد.
– انتشار اطلاعات محرمانه در شبکه های اجتماعی اینترنتی، حتی با رعایت سیاست های محرمانگی باز هم به منزله ی افشای اطلاعات است.[۱۱۹]

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

ج: امنیت پست الکترونیکی

پست الکترونیکی یک ابزار قوی و راحت برای تبادل اطلاعات است اطلاعاتی که در یک پست الکترونیک تبادل می شود ممکن است دارای ارزش زیادی باشد که آن را یک هدف برای هکرها تبدیل می کند. این توصیه ها را برای وقتی که از پست الکترونیکی استفاده می کنید به خاطر بسپارید.
– مطمئن شوید که پست الکترونیک را برای افراد واقعی ارسال کنید. قبل از آن که بر روی ارسال کلیک کنید دوباره آدرس گیرنده را بازبینی کنید.
– وقتی از گزینه ارسال به همه استفاده می کنید احتیاط کنید. مطمئن باشید که شما می خواهید همه ی کسانی که در لیست ارسال شما قرار دارند، پیام شما را دریافت کنند.
– مراقب کلاهبرداری ها از طریق فیشینگ باشید. اگر شما پست الکترونیکی دریافت کردید که از شما شماره حساب، رمز عبور، پین یا رمز دوم شما را درخواست کرد، از طریق سازمانی که به ظاهر ارسال کننده ی آن پست الکترونیکی است، فرستنده را احراز هویت کنید. این گونه اطلاعات را هرگز از طریق پست الکترونیکی ارسال نکنید.
– آنتی ویروس خود را به روز کنید و آن را طوری تنظیم نمایید که فایل های پیوست پست الکترونیکی را به صورت خودکار اسکن کند.
– همواره در هنگام ارسال پست الکترونیکی، آدرس گیرنده را دوباره کنترل کنید تا مطمئن شوید که اطلاعات حساس را به افراد مربوطه ارسال می کنید.
– در موقع انتخاب سرویس دهنده ی پست الکترونیکی، سرویس دهنده ای را انتخاب کنید که به شما کمک می کند از دریافت پست الکترونیکی ناخواسته جلوگیری کنید.
– هرگز به پست الکترونیکی ناخواسته پاسخ ندهید و پست الکترونیکی هایی که حاوی ویروس هستند را باز فرست نکنید. آنها را پاک کرده و به دور اندازید.
– هرگز اطلاعات محرمانه را در زمانی که از سرویس های رایگان پست الکترونیکی یا سرویس های عمومی مبتنی بر وب استفاده می کنید ارسال یا ذخیره نکنید. با بهره گرفتن از این پست الکترونیکی های مبتنی بر وب ممکن است به اندازه ی کافی در امنیت نباشید. [۱۲۰]

د: هک و نفوذ سامانه های رایانه ای

هک و نفوذ به سامانه های رایانه ای و مخابراتی با نیت و قصد مجرمانه ای که در قانون جرائم رایانه ای تعریف شده است، جرم تلقی می شود و مجازات دارد. اما بسیاری از افراد مخصوصاً نوجوانان و جوانان، از روی کنجکاوی و با بهره گرفتن از برخی نرم افزارها و تکنیک ها، به این امر اقدام می کنند. این افراد بایستی بدانند که در بیشتر موارد اقدام آنان جرم تلقی شده و در صورت شناسایی پلیس و برخورد قضایی مجازاتی را برای آنان در پی دارد و از آن پس یک فرد سابقه دار محسوب شده و در آینده از بسیاری از امتیازات اجتماعی نظیر ادامه تحصیل، اشتغال و… محروم خواهند بود. نکات ذیل تذکراتی به این قبیل ماجراجویان و نیز سایر کسانی که ممکن است قربانی این کنجکاوی ها بشوند.
– ورود به سامانه های رایانه ای و مخابراتی به منظورهای مختلف، نخست عمل غیراخلاقی محسوب می شود.همان طور که بالا رفتن از دیوار خانه ی مردم و سرقت در فضای واقعی مذموم است. سرقت دارایی های رایانه ای نیز جرم اخلاقی و قانونی محسوب می شود.
– خرید و فروش باگ ها و اطلاعات منافذ کشف شده ی سایت های اینترنتی، خصوصاً سایت های مهم و حساس و ارائه راهنمایی در این خصوص در انجمن ها، اطاق های گفتگو و شبکه های اجتماعی، خرید و فروش نرم افزارهای غیرقانونی هک و کرک و استخدام افراد برای اقدام به هک و کرک، جرم محسوب شده و پلیس باشناسایی این دسته افراد با آنان برخورد قانونی خواهد کرد.
– بسیاری از والدین تصور می کنند که تخلف اجتماعی جوانان و نوجوانان جابه جایی خارج از چارچوب خانه و خانواده اتفاق می افتد و بنابراین اگر فرزند نوجوان کنجکاو آنها در خانه و با رایانه و اینترنت نسبت به هک و نفوذ اقدام کند مجرم نیست و از این رو در برابر اقدامات پلیس و تصمیمات دستگاه قضایی مقاومت می کنند. لذا شایسته است والدین نسبت به فعالیت های خانگی در خانه ی فرزندان شان حساسیت بیشتری به خرج دهند.
– افزایش امنیت سخت افزاری و نرم افزاری رایانه و سیستم های رایانه ای و اینترنتی یک اصل اساسی در فضای مجازی است.
لذا برای جلوگیری از آسیب های ناشی از هک و نفوذ، مدیران سامانه های رایانه ای و مخابراتی و افراد بایستی با بهره گرفتن از تدابیر امنیتی مناسب نسبت به حفظ سامانه های خود اقدام کنند. شایان ذکر است که قانون بر«تدابیر امنیتی» تأکید ویژه ای دارد و از این رو مدیران سامانه هایی که تدابیر امنیتی را لحاظ نکرده باشند، نیز باید در برابر قانون پاسخگو باشند.
– تدابیر امنیتی شامل کلیه اقدامات فنی مثل استفاده از آنتی ویروس ها و فایروال ها، سرورهای بک آپ و نیز تعیین سطح دسترسی کاربران و اقدامات محیطی در ایمن سازی و به سازی مکانی، محل نصب و خدمات دهی سامانه های رایانه ای است.

گفتار سوم: راهکارهای پیشنهادی پلیس فتا برای کنترل جرائم در فضای سایبر

پلیس فتا حافظ سرمایه های مردمی در فضای مجازی است و مسئولیت شناخت و برخورد با مجرمان در فضای سایبر بر عهده این نهاد است. بنابراین هر جرمی که بر علیه منافع کشور رخ می دهد در راستای سیاست پلیس فتا که شناخت محیط های جرم خیز برای جلوگیری از فعالیت مجرمان در آن فضا می باشد، برخورد لازم نماید. در یک جمله می توان این گونه بیان کرد که پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات چشم بینای فضای مجازی است و هیچ جرمی از محدوده وسیع این بینایی در امان نیست. بنابراین برای برقراری امنیت و آرامش در فضای مجازی نیاز به عواملی است که در این مسیر همگام با پلیس فتا به نتایج قابل قبول دست یابند. در این خصوص بهترین راهکارهایی که توسط پلیس فتا برای در امان ماندن کاربران ارائه گردیده اشاره می شود. ضرورت تعامل مردم با پلیس، اطلاع رسانی صحیح توسط کلیه رسانه های جمعی اعم از مکتوب و شفاهی، نهادینه کردن فرهنگ استفاده از فضای مجازی برای استفاده کاربران و بخصوص نوجوانان و جوانان که آینده سازان مملکت می باشند.
امید است با توسل جستن به راهکارهایی که توسط پلیس فتا برای همگان ارائه می شود در آینده ای نه چندان دور آسیب ها و تهدیدات فضای مجازی به حداقل و در نهایت منجر ریشه کن شدن آن شود.

بند اول: ضرورت تعامل مردم با پلیس فتا

امروزه اساس کار پلیس، جامعه محوری است و تلاش برای رضایت و جلب حداکثری مشارکت مردم با پلیس در اولویت های اصلی ناجا قرار گرفته است . یکی از مهم ترین مأموریت های پلیس برقراری نظم و امنیت در جامعه است و این امر محقق نمی شود مگر با در کنار مردم بودن و مردمی بودن که در چند سال اخیر پلیس در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است. ایجاد حس آرامش و امنیت در جامعه مهم تر از برقراری امنیت فیزیکی است. تولید امنیت یک تولید اجتماعی است و تنها با همکاری و تعامل روزافزون همه اجزای تشکیل دهنده جامعه رقم می خورد. در واقع ارتباط مردم با پلیس و ارتباط پلیس با مردم و تولید امنیت در جامعه، ارکان اصلی سرمایه اجتماعی نیروی انتظامی را تشکیل می دهد.
همچنین مشارکت عملیاتی بین مردم و اقشار مختلف جامعه به ایجاد امنیت و آرامش در جامعه کمک کرده و تعامل مردم با پلیس را افزایش می دهد که نتیجه کلیه این عوامل اعتماد متقابل و ارتباط مناسب مردم با پلیس و موجب موفقیت ناجا و افزایش احساس امنیت در جامعه می شود.
بهترین سرمایه پلیس در ایران، اقشار مختلف مردم هستند که همراه با پلیس در تأمین امنیت، نقش خود را به خوبی نشان داده اند. به گفته سردار هادیانفر رئیس پلیس فتا نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران:
پلیس ایران هم اکنون به عنوان یکی از برجسته ترین پلیس های دنیا شناخته می شود، زیرا حرکت را براساس آموزه های دینی، رعایت حقوق شهروندان و نیازهای روز جامعه، سازماندهی و برنامه ریزی می کند. وی با بیان اینکه ایجاد پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات یکی از نمونه های پویایی و همگانی پلیس با توسعه و تحولات اجتماعی کشور است .
خاطرنشان کردند اقتدار پلیس ایران را باید در ریشه های مردمی آن جستجو کرد. این پلیس متشکل از آحاد مختلف مردم است. بر همین اساس پلیس جمهوری اسلامی ایران بسیار راحت نسبت به سایر پلیس های جهان، با مردم ارتباط برقرار می کند و گام های بلندی را برای حفظ و ارتقاء امنیت اجتماعی مردم برمی دارد. ارتباط تنگاتنگ پلیس با مردم به ایجاد حس اعتماد و گرایش بیشتر مردم منجر شده است تا آنها مشکلات و چالش های خود در فضای مجازی را با خیال آسوده پیگیری کنند[۱۲۱].
رابطه پلیس با مردم، رابطه اقتصادی نیست که برای کسب درآمد یا به دست آوردن بازاری پرسود باشد بلکه ناجا ملزم به دفاع از حقوق اجتماعی و امنیتی آحاد ملت است. بنابراین باید مسائل، مشکلات و نیازمندی های آنها را بداند چرا که بدون این شناخت امکان احترام در مورد خواسته های آنان و جلب خشنودی مردم میسر نیست.
شهروندان به عنوان محور اساسی در امنیت اجتماعی محسوب شده که تمام فعالیت های پلیس برای تأمین خواسته های مطرح شده از سوی آنان شکل می گیرد. در نتیجه تعامل و مشارکت مردم با پلیس به منظور رسیدن به هدف امری ضروری و دارای اهمیت است .

  • milad milad
۱۷
اسفند

۳ارزشهای اصلی، تصورات، تعابیر و روندهایی است که یک سازمان را مشخص می سازد.کامرون و گوین(۲۰۰۶)۴ارزش های مشترک یا ادراکات عمومی است که به وسیله اعضای یک سازمان حفظ می شود.موریس ریچارد(۱۹۹۲)۵سیستمی از باورها و ارزشها است که شناسایی آنها انگیزه ها و مدیریت را نشان می دهد.آندری گودارد(۱۹۹۹)۶ارزش هایی که اعضای سازمان همگی با هم در آن مشترک هستند و بر اساس این ارزش ها،
رفتارهای درون سازمانی شکل می گیرند.حاجی زاده(۱۳۸۳)۷مجموعه ای از ارزش های کلیدی است که توسط اعضای سازمان به طور گسترده پذیرفته شده
است.فیزی(۱۳۸۴)۸فلسفه ای که خط مشی سازمان را به سمت کارکنان و مشتریان هدایت می کند.الوانی(۱۳۸۳)۹نمودی از فرهنگ خُرد جامعه که در درون سازمان های صنعتی، صنفی و اقتصادی شکل می گیرد.

عکس مرتبط با اقتصاد

بیدختی(۱۳۷۹۱۰مجموعه ای از ارزش های کلیدی، باورهای راهنما و تفاوت هایی که در اعضای یک سازمان
مشترک استمشبکی(۱۳۷۷)

۲-۳-۳- تاریخچه فرهنگ سازمانی:
مفهوم فرهنگ بیش از یک قرن است که محور مطالعات مردم شناسی و فرهنگ شناسی بوده و از زوایای مختلف در این حوزه های علمی به آن نگاه شده است؛ اما نوشته های اولیه در مورد فرهنگ و سازمان و نیز فرهنگ سازمانی از سال های آخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ شکل یافته اند.
ادگار شاین یکی از مهم ترین اندیشمندانی است که کمک بسیاری در طرح و بسط مفهوم فرهنگ و سازمان نموده است. او در آثار خود به مفهوم فرهنگ به معنی وسیع کلمه و تاثیر متقابل فرهنگ و مدیریت پرداخته است (فرهنگی، ۱۳۸۰). اغلب اندیشمندانی که فرهنگ را تعریف نموده اند توافق دارند که فرهنگ به معنی شیوه خاص زندگی مردم است. بدین ترتیب فرهنگ سازمانی نیز اشاره به شیوه زندگی افراد در یک ، سازمان دارد. به طور کلی فرهنگ به عنوان اعتقادات ، ارزش ها ، قوانین، هنجارها، نمادها و سنت های مشترک گروهی از افراد تعریف شده است(گودی و تینگ[۱۰۲] ۱۹۸۸). فرهنگ موضوع مهم بسیاری از مطالعات بوده است و در سه دهه اخیر،تعداد قابل توجهی از مطالعات تلاش کرده اند تا ابعاد مختلف فرهنگ را مشخص و تعریف کنند. در این میان معروف ترین مطالعه مربوط به هافستد[۱۰۳] (۱۹۸۰ و ۲۰۰۱) است. هافستد در سال ۱۹۸۰ تفاوتهای چشم گیری را میان کشورهای مختلف بیان نموده است که به دلیل تفاوت در برخی ابعاد اصلی فرهنگ بوده است و این ابعاد عبارتند از: فاصله ی قدرت، اجتناب از عدم اطمینان، فردگرایی در مقابل گروه گرایی، مردسالاری در مقابل زن سالاری، جهت گیری بلند مدت. اما جدیدترین پژوهش در مورد فرهنگ که مورد استقبال بسیار زیادی نیز قرار گرفته توسط هاوس[۱۰۴] و همکارانش در سال ۲۰۰۲ انجام شده است. این مطالعه به پژوهش گلوب[۱۰۵] معروف است که در آن محققان، روابط میان فرهنگ اجتماعی ، فرهنگ سازمانی و رهبری سازمانی را بررسی کرده اند. در مطالعه گلوب، فرهنگ به عنوان مجموعه ای از ارزش ها و اعتقادات مشترک تعریف شده است( جاویدان[۱۰۶] و هاوس ۲۰۰۱). فرهنگی گلوب یکی از جدیدترین مطالعات ارزش ها و فرهنگ سازمانی است که یافته های فرهنگی ۶۲ کشور را در ۹ بعد فرهنگی ترکیب کرده است (راو[۱۰۷] ۲۰۰۹). نتایج مطالعه گلوب نشان می دهد که تفاوت های فرهنگی تاثیرمهمی بر اقدامات سازمان ها داشته و نقش مهمی در نگرش ها و رفتارهای رهبران و اعضای سازمان ها دارد (گراچو و بوبینا[۱۰۸] ۲۰۰۷).
دهه هشتاد را باید آغاز تحقیقات مجدد بر روی مسئله فرهنگ سازمانی به شمار آورد. علاقه برای انجام تحقیقات بیشتر بر روی فرهنگ سازمانی نشأت گرفته از عوامل گوناگونی می باشد. از جمله به این موارد می توان اشاره کرد: اولاً، دهه هشتاد دهه آغاز جهانی شدن سازمان ها و کسب و کارها می باشد؛ لذا بحث هماهنگی بین کارکنان این گونه سازمان ها، بحث روز بود. ثانیاً، در این دهه مشخص شد که سطوح مختلف عملکرد سازمان را می توان به نوع فرهنگ سازمان مرتبط دانست. ثالثاً، فرهنگ سازمانی می تواند به عنوان منبعی برای ایجاد مزیت های رقابتی پایدار عمل کند؛ زیرا برخی از فرهنگها به راحتی قابل تقلید توسط رقبا نیستند و همچنین، از دلایل دیگر می توان به ظهور قدرت اقتصادی و صنعتی ژاپن به مثابه یک رقیب قابل توجه و مهم در برابر آمریکا اشاره کرد که محققان یکی از دلایل عمده آن را تفاوت های فرهنگی بین دو کشور دانسته اند(گافی و جونز[۱۰۹] ۲۰۰۱،گوین و کامرون ۲۰۰۶)
در اواخر سال ۱۹۲۰ تحقیقی به منظور فهم کار سازمانی از بعد ضوابط فرهنگی توسط هاوتون انجام شد که بر اهمیت فرهنگ گروه های کاری، شیوه های ارتباطی خاص در جهت بهره وری و طرز برخورد مدیریت با کارکنان تاکید داشت. در این رابطه مک گریگور معتقد بود جنبش ارتباطات انسانی با مطالعات هاوتون آغاز شد و سرانجام به مدیریت، درک و شناخت فرهنگی سازمان ها منتهی شد(عطافر ۱۳۷۵). تحقیقی دیگر بر درک فرهنگ سازمانی در سال ۱۹۷۰ تحت عنوان اثر فرهنگ روی عملکرد سازمانی و بررسی چگونگی ایجاد و حفظ و نگهداری فرهنگ سازمانی نشان داد برخلاف دیدگاه های قبلی که فرهنگ سازمانی به عنوان پدیده ای طبیعی و غیر قابل کنترل پنداشته می شد، نگرش جدید بر این باور بود که فرهنگ سازمانی دارایی رقابتی سازمان است که امکان مدیریت و کنترل آن در سطح بالایی وجود دارد(لایت[۱۱۰]و شاین ۲۰۰۶).

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • جرارد هنریک هافستد

در تحقیق پیش رو جهت بررسی فرهنگ سازمانی از مدل هافستد استفاده شده است، به همین منظور در این قسمت شرح مختصری از وی آورده شده است.
جرارد هندریک هافستد[۱۱۱] ‏ متولد ۳ اکتبر ۱۹۲۸ در هارلم، جامعه شناس هلندی است که درباره نسبت و تعامل فرهنگ های ملی و فرهنگ های سازمانی مطالعاتی داشته است. او مولف چندین کتاب از جمله دستاوردهای فرهنگیو فرهنگ ها و سازمان ها، نرم افزار ذهن است که آنهارا باهمکاری فرزندش گرت یان هافستد نوشته است. مطالعات او نشان داده است که تجمع واجتماع افراد در قالب الگوهای فرهنگی منطقه ای و ملی است که رفتار افراد را در جوامع و سازمانها تحت تأثیر قرار می دهد و این امر درطول زمان ثابت می ماند. هافستد مطالعات جامعی درباره تأثیر فرهنگ ملی بر سازمان ها انجام داده است. او ابتدا درباره کلمه «فرهنگ» چنین می گوید:فرهنگ کلمه راهنمایی برای همه الگوهای تفکر، احساس و عمل است و امور معمولی و بی اهمیت در زندگی را نیز در بر می گیرد؛ اموری مانند سلام و احوال پرسی، غذا خوردن، احساسات آشکار و یا ناآشکار، رعایت فاصله فیزیکی خاص از دیگران، عشق ورزی یا حفظ بهداشت بدنی. هافستد ۵ بعد فرهنگی را در مطالعات خود از ارزشهای فرهنگی در سطح ملی بازشناسی می کند که این ۵ بعد عبارتند از :« فاصله قدرت، ابهامگریزی یا احتیاط، فردگرایی در مقابل جمع گرایی، مردگرایی در برابر زن گرایی و سوگیری بلندمدت در برابر کوتاه مدت».مطالعات بعدی نیز نشان داد که این ابعاد درطول زمان تغییر نمی کنند(بر گرفته از کتاب تصویر هایی از اروپا)
۲-۳-۴- ویژگی ها و کارکرد های فرهنگ سازمانی

عکس در مورد عشق ورزی

  • milad milad
۱۷
اسفند

این فصل مشتمل بر سه بخش اصلی می باشد. الف) در بخش ادبیات تجربی، به تاریخچه موضوع در جهان و ایران که به مرور مفهومی و سیر تاریخی و تحولی موضوع پژوهش، توجه شده است. در ادامه ی این قسمت، پیشینه پژوهش های انجام شده در جهان و ایران بازگو می شود. مراجعه به سابقه و پیشینه موضوع، آگاهی پژوهشگر را نسبت به موضوع گسترش می دهد؛ و بدین وسیله متغیرهای خود را تعریف مجدد نموده و دامنه ی آن ها را محدود می کند. همچنین ارتباط منطقی میان اطلاعات پژوهش های قبلی با مسئله پژوهش حاضر برقرار می شود و ما را با روش های پژوهش های گذشته آشنا کرده و در نهایت ما را در دستیابی به چارچوب نظری و تجربی کمک خواهد نمود.
ب) در بخش ادبیات نظری به نظریه ها و مدل های مرتبط به موضوع پژوهش پرداخته شده است. بر طبق نظر دواس، نظریه ها صریحاً یا تلویحاً ما را به اینکه کدام مشاهدات به مسئله مورد بررسی مربوط اند، هدایت می کنند؛ بنابراین نظریه آزمایی در امر گردآوری مناسب داده ها اهمیت اساسی دارد. نظریه می تواند با کمک به درک این که مشاهداتمان بازتاب چه مفاهیم کلی تری است به فهم و تفسیر مجمومه ای از مشاهدات کمک کند و تبیین موجهی درباره ی نحوه ی ارتباط مشاهدات با یکدیگر فراهم آورد. همچنین نظریه می تواند زمینه و بستری فراهم کند که مشاهدات خاص را در آن قرار دهیم و به این ترتیب به درک معنا و اهمیت احتمالی مشاهدات کمک می کنند. به این معنا، نظریه ما را به مشاهداتی حساس می سازد که در غیر این صورت ممکن بود از آنها غفلت کنیم. نظریه ها به ما کمک می کنند تا به طرح مسائل جدی بپردازیم و از مسائل خاصی نیز آگاه شویم. نظریه هدایتگر تحلیل است؛ قضایایی از نظریه بر می خیزند که محور اصلی تحلیل داده ها را تشکیل می دهند. این اظهارات نشان می دهد که نظریه در پژوهش، دارای اهمیت اساسی و محوری می باشد، لذا در این فصل سعی شده برخی از نظریات مرتبط با پژوهش حاضر بیان گرددند.
ج) در بخش بعدی چارچوب نظری پژوهش و مدل پژوهش و متعاقباً فرضیه های پژوهش حاضر مطرح گردیده است. چارچوب نظری مبنایی است که پژوهشگر بر اساس آن درباره ی روابط بین عواملی که در ایجاد مسئله، مهم تشخیص داده شده اند؛ نظریه پردازی می کند. کارکردهای چارچوب نظری بیان دقیق تر و فرمول بندی جدید از پرسش آغازین توسط آن و همچنین شالوده ای برای فرضیه های پژوهش می باشد؛ که به اعتبار آن پژوهشگر پاسخ منسجمی به به پرسش آغازین خواهد داد.

جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

 

۲-۲- تاریخچه موضوع در جهان

از آنجایی که مفهوم سازگاری زناشویی از مفاهیم اصلی این پژوهش می باشد، در این قسمت لازم می باشد مروری بر تعریف، تاریخ شکل گیری و تحول آن داشته باشیم.
سازگاری را می توان تطبیق یا وفق دادن شخص را با محیط دانست. مثل وقتی که می گوییم یک فرد نسبت به خود سازگار است، یا در گروهی که به آن تعلق دارد، سازگار می باشد، آن دسته از پاسخ های وی که باعث سازگاری مؤثر و هماهنگ او با موقعیتی که در آن قرار گرفته، مد نظر است. در واقع زمانی انسان بنا به احتیاجات خود نیاز به انجام فعالیتهایی دارد تا بتواند نیاز های خود را تامین کند اما در جریان تامین احتیاجات خود ممکن است با موانعی روبرو شود که در صورت تلاش و برخورد عاقلانه در رفع این موانع نتیجه مثبت که همان رسیدن به هدف و تامین نیازها می باشد منجر می شود که همان سازگاری است.
در واقع سازگاری را می توان چنین تعریف کرد: هر گاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای دچار اختلال شود که حالت ناخوشایندی به وی دست دهد و برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایت های خارجی باشد و اگر فرد بتواند روشهایی را به کار گیرد که مسئله را به نفع خود حل کند و یا شرایط را با تغییراتی قبول کند فرایند سازگاری اتفاق افتاده است.
از نظر لیدر(۱۹۹۹) سازگاری عبارت است از رفتار مفید و مؤثر آدمی در تطابق با محیط فیزیکی و روانی به گونه ای که تنها با تغییرات محیط همرنگی نکرده و به پیروی ناهشیار از آن بسنده نمی کند، بلکه خود نیز می تواند در محیط تأثیر گذاشته و آن را به گونه ای مناسب تغییر دهد.

  • milad milad
۱۷
اسفند

توانایی تعمیم نهادها تأثیری دوسویه دارد. اگر استنباط این باشد که رژیمهای نهادی طبق چهار معیار کلی فوق نسبتاً خوب عمل میکنند، روابط اعتماد افقی و عمودی میتواند شکوفا شود. در نتیجه، شهروندان همدیگر را به عنوان عناصر تشکیل دهنده یک جامعه جمهوری سیاسی میشناسند و به یکدیگر اعتماد
میکنند. برعکس،مشاهده عملکرد نامناسب نهادها میتواند انسجام جوامع سیاسی مدرن را تضعیف کند و پدیده های واپسگرایانه ای همچون بازگشت از شکلهای نهادی ایجاد شکلهای اعتماد به شکلهای جمعی از قبیل قومی و منطقه ای را آغاز کند (همان: ۲۵۶-۲۵۵).
۳-۲-۴-۳- زتومکا
زتومکا انتزاعیترین حالت اعتماد را معطوف به نهادها و سازمانها میداند. او این نهادها و سازمانها را به عنوان نظامات ساختاری ویژه که در قالب آنها کنشها و تعاملات تحقق پیدا میکنند، در نظر میگیرد. مدرسه، دانشگاه، ارتش، کلیسا، دادگاهها، نیروی انتظامی، بانکها، بازار سهام، دولت، مجلس، کارخانه های صنعتی و… نوعاً موضوعاتی از این نوع اعتماد هستند. به عقیده زتومکا، میزان اعتمادی که مردم به نهادهای مختلف دارند در بین جوامع متفاوت است و در طی زمان دستخوش تغییراتی میشود. او هم چنین نوع جالبی از اعتماد به نهادها را مطرح میسازد و از آن با عنوان اعتماد رویه ای یاد میکند. اعتمادی که در اعمال یا رویه های نهادی شده، بر مبنای این اعتقاد وجود دارد که اگر از این رویه ها پیروی و متابعت شود، بهترین نتایج حاصل خواهند شد. اعتماد به شیوه های دموکراتیک (انتخابات، نمایندگی، اکثریت آراء و…) به عنوان بهترین شیوه برای تأمین منافع بزرگترین بخش از جمعیت و کسب مستدلترین توافقها در میان منافع متعارض از این جمله میباشند.
مقوله مهم بعدی مربوط به موضوعات اعطا کننده اعتماد، نظامهای فن شناختی و به تعبیر گیدنز
“نظامهای کارشناسی” یا “نظامهای انتزاعی” هستند. نظامهای ارتباط از راه دور، آب و برق، حمل و نقل، کنترل ترافیک هوایی، شبکه های فرماندهی نظامی، شبکه های کامپیوتر، بازارهای مالی و… از این جمله
میباشند.
اهداف ملموستر مربوط به اعتماد، محصولات و ابزارهای مختلفی هستند که آنها را خریداری کرده و مورد استفاده قرار میدهیم. ما به طور معمول این نوع اعتماد را در زندگی روزمره مان به کار میگیریم. اعتماد در این حالت ممکن است اشاره ای به یک شیوه عام مربوط به نوع معینی از کالاها یا کالاهای ساخته شده در یک کشور معین و یا در قالب انضمامیتر، اشاره به محصولات یک کارخانه معین یا حتی آثار یک نویسنده خاص داشته باشد.
انتزاعیترین موضوعات مربوط به اعتماد به ویژگیهای کلی نظام اجتماعی چون نظم اجتماعی، جامعه قوی، عملکرد یک رژیم سیاسی- اقتصادی و… مربوط میشود. وقتی از امنیت وجودی یعنی “اطمینان به ادامه هویت شخصی و پایداری محیطهای اجتماعی و مادی احاطه کننده کنش” صحبت میکنیم، این نوع اعتماد را در ذهن داریم. برای مثال میتوانیم بگوییم “امریکا جامعه عظیمی است” و یا “دموکراسی تنها رژیم منصفانه است”. در همه این موارد اعتماد را معطوف به یک نظام عام مینماییم (زتومکا، ۱۳۸۷: ۸۴-۸۲).
زتومکا پنداشت از اعتماد نظام مندرا به اندیشه مشروعیت پیوند میزند. او با پیروی از تمایزهای وبر از این مفهوم، مشروعیت هدفمند را بر فرض وجود اعتماد شخصی (یا حداقل آنچه که او اعتماد شخصی مجازی
مینامد، یعنی در برقرار کردن پیوندهای صمیمی و عاطفی با افراد نسبتاً دور) بنا شده است. مشروعیت قانونی بر مسلم انگاشتن وجود اعتماد نهادی یا نوع ویژه ای از اعتماد رویهای بنا شده است. اما در مورد مشروعیت سنتی، فرض نمودن هیچ کدام از اشکال اعتماد ضرورت ندارد. مشروعیت سنتی فی نفسه دلالت بر هیچ نوع اعتمادی ندارد و این به دلیل وجود سنت است. تا زمانی که سنت حاکمیت داشته باشد، میتواند جایگزینی برای اعتماد محسوب شود و با تصدیق و تأیید جریان ازلی و همیشگی گذشته جای اعتماد را بگیرد (همان: ۸۵-۸۴).
به نظر زتومکا، انواع مختلف اعتماد – اعتماد شخصی، صنفی، موقعیتی، گروهی، نهادی، تجاری و نظاممند مطابق با منطق یکسانی عمل مینمایند. او همه موضوعات مطرح شده درباره اعتماد را قابل تحویل به کنش های انسان میداند. به زعم وی، برای مثال در حالت اعتماد نهادی-نظیر حکومت- ما به کسانی که در چارچوب قانون اساسی کارکردهای حکومتی را اجرا نمایند و کسانی که بر این عملکرد نظارت
میکنند(اعضای دادگاه قانوناساسی، هیئتهایداوری، کمیتههای پارلمانی، رسانه های گروهی آزاد و…)اعتماد میکنیم (همان: ۸۶-۸۵).
۳-۳ – مسائلی پیرامون رسانه های جمعی
۳-۳-۱- مفهوم و اهمیت رسانه های جمعی
رسانه های جمعی عبارت اند از تمام ابزارهای غیر شخصی ارتباط که بدان وسیله، پیامهای بصری و یا سمعی، مستقیماً به مخاطبان انتقال مییابند. تلویزیون، رادیو، سینما، روزنامهها، مجلات، کتابها و تابلوهای آگهی در زمره رسانه های همگانی محسوب میشوند (گولد و کولب، ۱۳۸۲: ۴۳۶).
اهمیت رسانه های همگانی در جامعه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

    • رسانه های همگانی در جامعه وسایل و ابزار قدرت هستند. به عبارت دیگر، ابزار کنترل، مدیریت و نوآوری به شمار میروند و در عین حال میتوانند جانشینی برای قوه قهریه محسوب شوند.
    • رسانه های همگانی در سطح جامعه جایگاهی را اشغال کرده اند که از آن جایگاه به طور فزایندهای مسائل و امور عمومی، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی، مطرح میشود.
    • رسانه های همگانی همچنین به عنوان جایگاهی به شمار میروند که از آنجا فرهنگ جریان مییابد و اشکال متفاوت هنری و سمبلیک ریشه دوانده و توسعه مییابند. در این رابطه میتوان گفت رسانه ها بر شیوه های رفتاری، نحوه سلوکها و سلیقههای عمومی در جامعه و بر هنجارها اثر میگذارند.
    • رسانه های همگانی برای افراد جامعه به صورت منبعی اصلی و مسلط برای تعاریف و تصاویر ذهنی از واقعیتهای اجتماعی درآمدهاست.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

  • رسانه های همگانی به طور کلی، ارزیابیها، نظریات و قضاوتهای ارزشی خود را از مسائل مختلف در لابلای برنامهها، گفتارها، خبرها و برنامههای تفریحی به طور پنهان و آشکار میگنجانند (مهرداد، ۱۳۸۸: ۱۰-۹)

علاوه بر این، شناخت تأثیر وسایل ارتباط جمعی در جوامعی که جهان سوم یا کم رشد و یا در حال توسعه خوانده می شوند برای جامعه شناسی فوق العاده جالب است. این در حالی است که سرنوشت کشورهایی که امروزه صنعتی می خوانیم از این نظر چنین نبوده است. در این کشور ها این وسایل به تدریج متولد شده اند و زمانی به اوج رسیده اند که جامعه نیز به خوبی تطور یافته بود. بنابراین، در جهان سوم نقش وسایل ارتباط جمعی بسیار بدیع می نماید و جامعه شناسی را دیدگاهی تازه می گشاید (کازنو، ۱۳۷۳: ۳۱۳).
۳-۳-۲- کارکردهای رسانه های جمعی
در زمینه کارکردهای رسانه های جمعی، اندیشمندان و صاحبنظران مختلفی به اظهار نظر پرداخته اند که یکی از شناخته شده ترین آنها هارولد لاسول[۶۰] میباشد. او وظایفی چند نظیر مراقبت از محیط و ایجاد همبستگی بین اجزای گوناگون جامعه را در پاسخ به محیطی که در آن انتقال میراث فرهنگی از نسلی به نسل دیگر صورت میگیرد، به عنوان وظیفه های اصلی ارتباطات جمعی تلقی میکند. او هم چنین در مقالهای دیگر با نام «ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه» وظایف دیگری برای وسایل ارتباطی برمیشمارد. به نظر او، این وسایل باید به:

  1. حراست از محیط،
  2. همبستگی بین اجزای جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی،
  3. انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر کمک کنند (ساروخانی، ۱۳۷۲ الف: ۸۳).

مرتن[۶۱] و لازارسفلد[۶۲] در کتاب معروفشان با نام «ارتباط، سلیقه مردم و عمل اجتماعی سازمانیافته» وظایفی را برای وسایل ارتباط جمعی قائل شدند که عبارت اند از:

  1. وظیفه اخلاقی: حمایت از هنجارهای اجتماعی،
  2. امکان اعطای پایگاه اجتماعی،
  3. برخی وظایف نامطلوب مانند تخدیر اجتماع با ایجاد نوعی مشارکت خیالی در واقعیت (دادگران، ۱۳۸۸: ۱۰۶).

روژه کلوس نیز وظایف اجتماعی رسانه های جمعی در جوامع معاصر را به دو دسته کلی تقسیم می کند:

  • وظایف روانی اجتماعی که شامل ایجاد همبستگی اجتماعی (کوشش برای ترک گوشه گیری و جستجوی پیوند های حرفه ای به جای روابط خویشاوندی دوستانه)، سلامت جسمی و فکری (توجه به استراحت و آرامش افراد و تهیه وسایل تفریح و سرگرمی آنان) و درمان روانی (فراموشی ناراحتی ها، رهایی از دلهره ها و جبران سرخوردگی ها) می باشد (رستگار مقدم، ۱۳۷۹: ۱۳۰).
  • وظایف ارتباط فکری: این دسته از وظایف را می توان به چهار نوع زیر تقسیم بندی کرد:

الف- اطلاع و آگاهی: نقل جریان وقایع، اقدامات و عقاید در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، علمی، فنی و وضع زندگی جنبه خبری دارد.
ب- پرورش: کوشش های آموزشی که هم زمان با نقل و تشریح خبر های جاری، به صورت راهنمایی ها و انتقاد های مختلف صورت می گیرند، در تعلیم و تربیت انسان نقش مهمی دارند. این کوشش ها دارای انواع سه گانه هستند: نخست، پرورش اندیشه ها و احساسات و انتقال منظم ارزش ها و نقش های تمدن و فرهنگ جامعه به افراد. دوم، پرورش عقاید، از راه جلب ایمان افراد و ایجاد اعتقاد ها و آرمان های عمومی از طریق تشریح و تفسیر وقایع جاری و تجزیه و تحلیل مبانی فرهنگی. سوم، پرورش حرفه ای و کوشش در تربیت افراد.
ج- بیان: کمک به ایجاد ارزش ها و نقش های اجتماعی و تلاش های لازم برای معرفی فرهنگ و تمدن و افکار و عقاید و رفتار های انسانی جنبه بیانی دارند. و دارای انواع گوناگون می باشند: اول، معرفی فرهنگ و تمدن،ایجاد ارزش ها و اثرهایی که جزء میراث تمدن و فرهنگ اجتماعی قرار می گیرند. دوم، تشریح ایدئولوژی های جاری، ایجاد ارزش ها و دژهایی که با رویداد ها و فعل و انفعال های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جاری ارتباط نزدیک دارند. سوم، استدلال، تشریح و توجیه مطالب و مسائل و نفوذ گذاشتن در دیگران به منظور ایجاد تغییر یا تزلزل فکری در مخاطبان همه جنبه استدلالی دارند.
د- اجبار: تحمیل غیر مستقیم و نامرئی عقاید و روش ها و رفتار های اجتماعی و روحیات و اعتقادات عمومی (همان، ۱۲۹).
علاوه بر این، برخی از صاحبنظران بر این باورند که امروزه در کنار نهاد ها و عاملان مختلفی هم چون خانواده، مدرسه، نهادهای مذهبی، گروه همسانان، حرفه، طبقه و منزلت اجتماعی، رسانه های جمعی نیز نقش بسیار مهمی در جامعه پذیر کردن افراد جامعه ایفا می کنند. بدون وجود ارتباطات گسترده و سریع، جوامع امروزی نمی توانند وجود داشته باشند. اخبار رویداد هایی که در دیگر نقاط جهان رخ می دهند ظرف چند ساعت به آگاهی همگان می رسد. رسانه های جمعی در بین المللی شدن ایستارها و ارزش ها در گرداگرد جهان نقش مهمی ایفا می کنند. رسانه های جمعی گذشته از ارائه اطلاعات مشخص و فوری در مورد رویدادهای مختلف، ارزش های عمده ای را نیز که هر جامعه در مورد آن ها توافق نظر دارد به شکل مستقیم یا غیر مستقیم منتقل می سازند. برخی نماد ها در یک بستر احساسی انتقال می یابند و رویداد هایی که به همراه این نماد ها توصیف می شوند رنگ و بوی احساسی خاصی پیدا می کنند (پاول و آلموند، ۱۳۷۵: ۲۶).
وسایل ارتباط جمعی امروزه نقش مهمی در دموکراسی ها ایفا می کنند. آن ها در مورد حکومت کند و کاو کرده، اطلاعات را به مردم منتقل می سازند، تریبونی برای مباحثات سیاسی می باشند و هم چنین برای آنند که به مثابه کانالی برای ابلاغ افکار عمومی به حکومت و اعمال فشار عامه بر حکومت عمل نمایند (بیتهام و بویل، ۱۳۷۷: ۲۵). آنها با افزودن بر اطلاعات و آگاهیهای مردم، با ارزشیابی نقادانه از سیاستهای حکومت و با فراهم ساختن کانالی که توسط آن آحاد مردم بتوانند با یکدیگر تبادل نظر کنند، نقشی حیاتی در آموزش سیاسی به معنای وسیع کلمه و ایجاد فرهنگ دموکراتیک ایفا میکنند (همان: ۱۴۹). در صورتی که در نظامهای استبدادی و دیکتاتوری که بین فرمانروایان و فرمانبرداران روابط آزاد و رضایتآمیز وجود ندارد، وسایل ارتباطی معمولاً به ابزارهای تحمیل قدرت و اقناع مردم تبدیل میگردند (معتمدنژاد، ۱۳۷۱: ۱۵-۱۴).
در کل میتوان کارکردهای اصلی رسانه های همگانی را در جامعه بدین ترتیب برشمرد:
۱٫اطلاع دهنده.
– رسانه ها اطلاعات لازم را درباره رخدادها و شرایط جامعه و جهان فراهم میسازند.
– به روابط قدرت اشاره میکنند.
– تسهیل کننده نوآوری، سازگاری و پیشرفت هستند.
۲٫ارتباط دهنده[۶۳].
– توجیه کننده، تعبیر کننده و توصیه کننده درباره معانی رخدادها و اطلاعات هستند.
– زمینه پشتیبانی از اقتدار و ارزشهای آن را فراهم میسازند.

عکس مرتبط با اقتصاد

  • milad milad
۱۷
اسفند

۱٫ همدلیتوان آگاهی از احساس دیگران و درک و تحسین آن احساسات۲٫ مسئولیت پذیریتوانایی فرد در معرفی خود بعنوان عضوی مفید و سازنده ودارای حس همکاری در گروه اجتماعی خویش

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

۳٫ روابط بین فردیتوانایی ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش متقابل، نزدیکی عاطفی، صمیمیت و دادوستد مهرآمیزپ) هوش هیجانی مقابله با فشار

تصویر توضیحی برای هوش هیجانی

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

۱٫ تحمل استرسمقاومت در برابر وقایع نامطلوب و استرسزا۲٫ کنترل نگاهتوانایی مقاومت افراد در برابر تنشها یا وسوسهها و کنترل هیجانهای خویشت) هوش هیجانی سازگاری۱٫ حل مسألهتشخیص و تعریف مسأله و ایجاد راهکارهای مؤثر۲٫ آزمون واقعیتارزیابی و مطابقت میان آنچه به صورت عینی و ذهنی تجربه میشود۳٫ انعطاف پذیریتنظیم تفکر و رفتار به هنگام تغییر موقعیت و شرایطث) هوش هیجانی خلق عمومی۱٫ خوش بینیاحساس رضایت از زندگی خویشتن، شادکردن خود و دیگران۲٫ نشاطنگاه به جنبه­ های روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت حتی در مواجهه با ناملایمات

تقویت هوش هیجانی
در ارتباط با اینکه آیا هوش عاطفی یک توانمدی قابل افزایش و تقویت است یا خیر، به آرای صاحب نظران این حوزه ‏مراجعه شد که: به عقیده ‏مایو[۱۸۰] قسمتی از ظرفیت هوش هیجانی غریزی است و قسمت دیگر حاصل تجارب زندگی است. قسمت اخیر میتواند به وسیله کوشش، تمرین و تجربه پیشرفت یابد. سالووی نیز عقیده ‏دارد هوش هیجانی عبارت از یک سری مهارتها و قابلیت هایی است که میتواند هم آموزش داده ‏و هم یاد گرفته شود. گلمن هم بر آن است که رشد هوش هیجانی از آغاز زندگی شروع میشود و تا بزرگسالی ادامه مییابد و میتوان آن را با آموزش افزایش داد. بار-آن نیز هم سو با گلمن، سالوی و مایو معتقد است که هوش هیجانی در طول زمان قابل تغییر است و میتوان با برنامهای ویژه ‏آن را افزایش داد. مهارتهای هوش هیجانی ابتدا در منزل و با تعامل خوب والد و کودک شروع میشود. ایجاد محیط امن عاطفی یکی از راه های پرورش هوش هیجانی است. در سازمانها روشها و برنامههای مختلفی برای تقویت هوش عاطفی در تعاملات کاری وجود دارد. برنامههای آموزش مهارتهای هیجانی از روش های افزایش قابلیت هوش هیجانی به شمار میآید. این آموزشها شامل برنامههای کنترل خشم و عصبانیت، همدلی، تشخیص و به رسمیت شناختن تشابهات و تفاوتهای افراد، اظهار ادب و صمیمیت و تعارف، اداره خود، برقراری ارتباط، ارزیابی خطرات، خودگفتاری مثبت، حل مسأله و مشکل، تصمیم گیری، ایجاد هدف، تعاملات مثبت کاری، انگیزه در شغل، درک موقعیتهای رفتاری و مقاومت در مقابل فشار گروه مخرب است (آقایار و شریف درآمدی، ۱۳۸۴ ‏).
یکی از نهادهای مهم برای آموزش و پرورش مهارتهای هوش هیجانی مدرسه است. پژوهشها نشان میدهد مدارسی موفقتر بودهاند که به ایجاد رابطه مناسب میان دانشآموزان، معلمان و سایر اعضاء مدرسه اهمیت میدهند در چنین مدارسی، معلم و دانشآموز در جهت ایجاد روابط مطلوب و تعامل صحیح تلاش میکنند و برنامههای آموزش مهارتهای هیجانی، دانشآموزان در کسب آگاهی از حالات هیجانی و تقویت عزت نفس و حتی کسب نمره های بهتر در آزمونهای شناختی نیز کمک میکند (کاظمی، برماس و آذرخرداد، ۱۳۸۸).
گلمن (به نقل از دیویس[۱۸۱]، ۲۰۰۱)، هوش هیجانی را عنصری سازنده در تعلیم و تربیت میداند و کودکی را فرصتی برای شکل دهی، عادات هیجانی میدانند. یعنی کودکان با پشتکار و پذیرش خطاها و اشتباهات خود به عنوان یک بخش ذاتی و طبیعی یادگیری، قادرخواهند بود خود را بهتر کنترل کنند و ناکامیهای خود را در مسیر مثبت هدایت کنند و از آنها بهره ببرند. همچنین رشد و گسترش هوش هیجانی را برای تربیت خوب کودکان و ایجاد امنیت در جامعه حیاتی میداند و پیشنهادهایی را برای با سواد شدن هیجانی ارائه میدهند. بنابراین به نظر میرسد مدارس باید چگونگی اداره و کنترل هیجانها را به کودکان بیاموزند.
رابطه تئوری ذهن و هوش هیجانی
همان طور که قبلاً گفته شد تئوری ذهن یکی از سادهترین و اساسیترین تعامل اجتماعی است که فهم و دانش افراد براساس تئوری ذهن شکل میگیرد (غفاری، بنی جمالی و احقر،۱۳۸۹). این توانایی شناختی یک توانایی منحصر به فرد است که برای عملکرد اجتماعی و فرهنگی ضروری تلقی شده است (عبدالهزادهرافی، بهرامی، میرزمانی، صالحی و حسنزادهاول، ۱۳۸۹). در این توانایی حالات ذهنی گوناگون همچون ادراک، توجه، باور، تمایل، قصد و هیجان چون شبکهای مرتبط با هم نقش مهم و اساسی ایفا میکنند. در این توانایی تغییراتی در طی دوران رشد اتفاق میافتد که قسمتی از این تغییرات به رشد شناختی(رسش) و قسمتی دیگر با تجارب کودک(تعاملات اجتماعی) شکل میگیرد (خداداد، منشئی و عارفی، ۱۳۸۹). بنابراین میتوان گفت این توانایی حاصل هوش اجتماعی است (کاکوجویباری، شقاقی، و برادران،۱۳۹۱). ازسوی دیگر هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط میان تفکر و دانش است. هوش هیجانی در واقع نوعی دیگر با هوش بودن است که شامل درک احساسات خود برای تصمیم گیری مناسب در زندگی و توانایی کنترل حالتهای اضطرابآور و کنترل واکنشها ست. به طور کلی هوش هیجانی یک مهارت اجتماعی است. شامل همکاری با سایر مردم، کاربرد احساسات در روابط و توانایی رهبری سایر افراد است (یارمحمدیان، ۱۳۸۷). این مهارت اجتماعی علاوه بر برخورداری از توانایی های شناختی از هیجانها و احساسات برخورداراند. از آنجایی که مؤلفه های اساسی هوش هیجانی عبارت است از توانایی فهم هیجانات دیگران و توانایی تنظیم و مهارخود و دیگران به شیوه سازگارانه، انتظار میرود افرادی که دارای هوش هیجانی بالاتری هستند سازگاری اجتماعی و مهارتهای اجتماعی بهتری را نشان بدهند. بنابراین، مهارتهای اجتماعی عبارت از تسهیل کنندههای زندگی اجتماعی که به افراد کمک میکند تا به گونهای سودمند و متقابل با دیگران تعامل داشته باشند (حدادی کوهسار، روشن و اصغر نژاد فرید، ۱۳۸۶). این موارد نشان میدهد تئوری ذهن و هوش هیجانی دارای توانایی شناختی هستند که منجر به روابط اجتماعی مثبت با دیگران و همسالان میشود. در زمینه ارتباط تئوری ذهن و هوش هیجانی پژوهشهای محدودی صورت گرفته است که میتوان به این موارد اشاره کرد.
یارمحمدیان(۱۳۸۷)، در پژوهشی به بررسی رابطۀ هوش هیجانی و هوش عقلانی در بین گروهی از دانشآموزان دختر دبیرستانی در شهر اصفهان پرداخت و به این نتایج رسید که رابطه معناداری بین هوش هیجانی و هوش عقلانی وجود دارد. همچنین از بین عوامل هوش هیجانی تنها خودشکوفایی و تحمل فشار روانی توانایی پیش بینی کنندگی هوش عقلانی ر
ا به طور معنادار داشتند. بنابراین میتوان استنباط نمود که هرچند محتوای هوش هیجانی ابعادی از مؤلفه های روانی را پدید میآورد و محتوای هوش عقلانی را مؤلفه های ذهنی و شناختی تشکیل داده است، لیکن در هر دوی آنها عوامل مشترکی وجود دارد که میتوان برای پیش بینی موفقیت فردی مورد توجه قرار داد. در حقیقت، برای مطالعه شخصیت افراد و پیش بینی موفقیت تحصیلی و حرفهای آنان، به کارگیری هوش هیجانی و هوش عقلانی هر دو ضرورت دارد.
بشارت (۱۳۸۴)، در بررسی تأثیر هوش هیجانی بر کیفیت روابط اجتماعی به این نتایج رسید که هوش هیجانی با تقویت سلامت روانی، توان همدلی با دیگران، سازش اجتماعی، بهزیستی هیجانی، و رضایت از زندگی، مشکلات بین شخصی را کاهش میدهد و زمینۀ بهبود روابط اجتماعی را فراهم میسازد. هوش هیجانی، همچنین از راه ویژگیهای ادراک هیجانی، آسان سازی هیجانی، شناخت هیجانی، و مدیریت هیجانها و یا ساز و کارهای پیش بینی، پیشگیری، افزایش توان کنترل، و تقویت راهبردهای رویارویی کارآمد، به فرد کمک میکند تا کیفیت روابط اجتماعی را بهتر سازد.
رستمی و همکاران(۱۳۸۹)، در پژوهشی به این نتایج رسیدند که بین مؤلفه های هوش هیجانی، ادراک هیجانی نقش مهمتری در تبیین پراکندگی خودکارآمدی دارد و خودکارآمدی، هوش هیجانی و حمایت اجتماعی رابطۀ معنیدار و متقابل دارند. همچنین در این پژوهش نقش محیط پرورشی را در ارتقای خودکارآمدی و هوش هیجانی مورد تأیید قرار گرفت.

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

  • milad milad