رشته روان شناسی سلامت
عنوان:
اثربخشی مداخلات روانشناختی بر شاخصهای سلامت جسمی و روانی بیماران دیابتی نوع۲
استادان راهنما:
دکتر احمد علیپور
دکتر حمید پورشریفی
استادان مشاور:
دکتر حسین زارع
دکتر محمد افخمی اردکانی
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب:
فهرست جداول/س
فهرست نمودارها/ظ
فصل اول:کلیات تحقیق
۱-۱- بیان مساله /۲
۲-۱- ضرورت و اهمیت پژوهش/۵
۳-۱- هدف های پژوهش/۸
۴-۱- فرضیه های پژوهش/۹
معرفی متغیرهای پژوهش و تعاریف عملیاتی آنها /۱۰
۱-۵-۱- آموزش گروهی شناختی-رفتاری/۱۰
۱ -۵-۲- آموزش شناختدرمانی مبتنی بر ذهنآگاهی/۱۱
۱-۵-۳- مداخله ی گروهی افزایش انگیزه/۱۱
۱-۵-۴- مداخلهی گروهی روانی اجتماعی/۱۲
۱-۵-۵- هموگلوبین گلیکوزیله/۱۲
۱-۵-۶- کورتیزول/۱۴
۱-۵-۷- فشارخون
۱-۵-۸- بهزیستی/۱۵
۱-۵-۹- کیفیت زندگی /۱۵
۱-۵-۱۰- تیپ شخصیتی D/16
۱-۵-۱۱- خودکارآمدی /۱۶
۱-۵-۱۲- رفتار مراقبت از خود/۱۶
۱-۵-۱۳- استرس /۱۶
۱-۵-۱۴- مشکلات مرتبط با دیابت /۱۷
۱-۵-۱۵- کانون کنترل سلامت /۱۷
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱- مداخلات روان شناختی گروهی مربوط به دیابت /۱۹
۲-۱-۱- ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی /۲۰
۲-۱-۱-۱- تعریف ذهنآگاهی /۲۰
۲-۱-۱-۲- تاریخچهی درمان ذهنآگاهی مبتنی بر شناختدرمانی /۲۲
۲-۱-۱-۳– نسخههای گوناگون درمان ذهنآگاهی /۲۳
۲-۱-۱-۴– مکانیسم عمل ذهنآگاهی /۲۵
۲-۱-۱-۵- اثر بخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی /۲۶
۲-۱-۲- درمان گروهی شناختی رفتاری /۲۷
۲-۱-۲-۱- تعریف درمان شناختی رفتاری /۲۷
۲-۱-۲-۲- اصول و مولفههای درمان شناختی رفتاری /۲۸
۲-۱-۲-۳- هدف درمانگری شناختی رفتاری /۲۹
۲-۱-۲-۴- کاربردهای درمان شناختی رفتاری /۳۰
۲-۱-۲-۵- اثر بخشی درمان گروهی شناختی رفتاری در بیماران دیابتی/۳۱
۲-۱-۳- مصاحبه انگیزشی /۳۲
۲-۱-۳-۱- تعریف مصاحبهی انگیزشی /۳۲
۲-۱-۳-۲- اصول و فنون مصاحبهی انگیزشی/۳۲
۲-۱-۳-۳- شواهد تجربی از کاربرد مصاحبهی انگیزشی در بیماران دیابتی /۳۵
۲-۱-۳-۴- درمان افزایش انگیزه(MET) /36
۲-۱-۴- مداخلهی گروهی روانی اجتماعی /۳۷
۲-۱-۴-۱- پیشینهی مداخلات گروهی روانی اجتماعی /۳۷
۲-۱-۴-۲- اثربخشی مداخلات روانی اجتماعی /۳۹
۲-۱-۴-۳- مداخلات روانی اجتماعی گروهی در بیماران دیابتی /۴۰
۲-۲-دیابت /۴۲
۲-۲-۱- مقدمه /۴۳
۲-۲-۲- تعریف دیابت /۴۳
۲-۲-۳- انواع دیابت /۴۴
۲-۲-۳-۱- دیابت نوع۱/۴۴
۲-۲-۳-۲- دیابت نوع۲ /۴۴
۲-۲-۳-۴- دیابت حاملگی /۴۵
۲-۲-۳-۵- دیابت همراه با بیماری های دیگر /۴۵
۲-۲-۳-۶- پری دیابت /۴۵
۲-۲-۴- همهگیر شناسی دیابت /۴۶
۲-۲-۵- سبب شناسی دیابت /۴۷
۲-۲-۶- عوارض دیابت ۴۷
۲-۲-۶-۱- عوارض زودرس ۴۷
۲-۲-۶-۲- عوارض دیررس دیابت /۴۹
۲-۲-۷- عوامل خطر در دیابت نوع دو و مراقبت از خود /۵۲
۲-۲-۷-۱- چاقی و دیابت /۵۲
۲-۲-۷-۲- فعالیت بدنی و دیابت /۵۳
۲-۲-۷-۳- تغذیه و دیابت /۵۴
۲-۲-۷-۴- فشارخون و دیابت /۵۵
۲-۲-۷-۵- استرس و دیابت /۵۶
۲-۲-۸- همبسته های روانی دیابت /۵۷
۲-۲-۸-۱- تیپ شخصیتی D/57
۲-۲-۸-۲- خودکارآمدی /۵۹
۲-۲-۸-۳- حمایت اجتماعی ادراک شده /۶۱
۲-۲-۸-۴- کانون کنترل سلامت /۶۳
فصل سوم: روش تحقیق
۳-۱-نوع و طرح پژوهش /۷۰
۳-۲- شرکت کنندگان /۷۰
۳-۲-۱- جامعهی آماری /۷۰
۳-۲-۲- نمونه و نحوهی انتخاب آن /۷۰
۳-۳- شیوه ی اجرا /۷۲
۳-۴- روش تجزیه و تحلیل داده ها /۷۶
۳-۵- ابزارهای اندازه گیری /۷۶
۳-۵-۱- پرسشنامهی بهزیستی روانی /۷۷
۳-۵-۲- پرسشنامهی خود کارآمدی عمومی /۷۸
۳-۵-۳- پرسشنامهی تیپ شخصیتیD /78
۳-۵-۴- پرسشنامهی کیفیت زندگی ویژه ی افراد دیابتی /۷۹
۳-۵-۵- پرسشنامهی رفتار مراقبت از خود /۷۹
۳-۵-۶- پرسشنامهی مشکلات مرتبط با دیابت /۸۰
۳-۵-۷- پرسشنامهی افسردگی، اضطراب و استرس /۸۱
۳-۵-۸- مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت /۸۲
فصل چهارم: یافته های تحقیق
۴-۱- مقدمه /۸۴
۴-۲- توصیف آماری متغیرها و شاخصهای پژوهش /۸۵
۴-۲-۱- آمارههای توصیفی شاخصهای سلامت روانی /۸۵
۴-۲-۱-۱- کیفیت زندگی /۸۵
۴-۲-۱-۲- بهزیستی /۸۶
۴-۲-۱-۳- خودکارآمدی /۸۷
۴-۲-۱-۴- نگرانیهای ناشی از دیابت /۸۹
۴-۲-۱-۵- استرس /۹۰
۴-۲-۲- آمارههای توصیفی شاخصهای سلامت جسمی /۹۱
۴-۲-۲-۱- قندخون /۹۱
۴-۲-۲-۲- کورتیزول /۹۲
۴-۲-۲-۳- فشار خون /۹۴
۴-۲-۳- آمارههای توصیفی شاخصهای کانون کنترل سلامت /۹۵
۴-۲-۳-۱- درونی /۹۵
۴-۲-۳-۲- منبع قدرت /۹۶
۴-۲-۳-۳- شانس /۹۷
۴-۲-۴- آمارههای توصیفی سایر متغیرها /۹۸
۴-۲-۴-۱- سن /۹۸
۴-۲-۴-۲- میزان مراقبت از خود /۹۹
۴-۲-۴-۳- تیپ شخصیتی /۱۰۰
۴-۳- آزمون تجزیه و تحلیل فرضیه ها /۱۰۱
فصل پنجم: جمع بندی، نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات
۵-۱- بحث /۱۷۱
۵-۱-۱- اثر بخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی /۱۷۱
۵-۱-۲- اثربخشی آموزش گروهی روانی اجتماعی /۱۷۳
۵-۱-۳- اثربخشی آموزش گروهی شناختی رفتاری /۱۷۴
۵-۱-۴- اثربخشی آموزش گروهی افزایش انگیزه ۱۷۶
۵-۱-۵- مقایسه اثربخشی مداخلات روان شناختی /۱۷۶
۵-۲-نتیجه گیری /۱۷۸
۵-۳- محدودیتها /۱۸۰
۵-۴- پیشنهادها /۱۸۱
منابع /۱۸۴
پیوستها /۲۰۱
چکیده:
به منظور بررسی اثر بخشی مداخلات روان شناختی بر شاخصهای سلامت جسمی و روانی در بیماران دیابتی، در سال ۱۳۹۰ از مرکز تحقیقات دیابت یزد،۸۰ نفر بیمار زن مبتلا به دیابت نوع۲ انتخاب شدند. میانگین سنی پاسخگویان ۹۱/۴۳ و انحراف معیار ۹۶/۲ بود،حداقل مدت ابتلاء به دیابت نیز شش ماه و تحصیلات نیز در سطح متوسطه بود. ابتدا شرکتکنندگان پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند و سپس آزمایش خون جهت انجام آزمایش های هموگلوبین گلیکوزیله و کورتیزول سرم، از آنها گرفته شد. سپس شرکت کنندگان به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند؛۴ گروه مداخله شامل؛ مداخله ی گروهی روانی اجتماعی، مداخلهی گروهی افزایش انگیزه، مداخلهی گروهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، مداخلهی گروهی رفتاری شناختی و یک گروه کنترل. پس از اتمام مداخلات(پس آزمون) ویک ماه بعد(پی گیری) پرسشنامهها تکمیل شد و صرفا در مرحلهی پس آزمون آزمایش خون گرفته شد. در این پژوهش شاخصهای روانی در قالب پرسشنامههای خودکارآمدی، بهزیستی روانی، تیپ شخصیتیD، کیفیت زندگی ویژهی افراد دیابتی، رفتار مراقبت از خود، مشکلات مرتبط با دیابت، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس چند وجهی کانون کنترل سلامت و شاخصهای بهزیستی جسمانی از طریق فشار خون و آزمایش خون (کورتیزول و هموگلوبین گلیکوزیله) سنجیده شد.
![](https://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/03/as-10.png)
داده های تحقیق با بهره گرفتن از روش آماری مانوا و آزمون های تعقیبی مناسب تجزیه و تحلیل شد. جهت بررسی توزیع متغیرها نیز از آزمون کلموگورف- اسمیرنوف استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب مداخلهی گروهی روانی اجتماعی، شناختی رفتاری، ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی و افزایش انگیزه تأثیر بیشتری در بهبود شاخصهای کیفیت زندگی و نگرانیهای ناشی از دیابت داشته اند. در بهبود شاخص بهزیستی روانی مداخلهی گروهی روانی اجتماعی، ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، شناختی رفتاری و افزایش انگیزه به ترتیب تأثیر بیشتری داشته اند. مداخلهی گروهی روانی اجتماعی، ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، شناختی رفتاری و افزایش انگیزه تأثیر بیشتری در بهبود شاخص قند خون داشته اند، در بهبود شاخص کورتیزول مداخلهی شناختی رفتاری، ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، گروهی روانی اجتماعی و افزایش انگیزه تأثیر بیشتری داشته اند و نیز مداخلهی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت درمانی، شناختی رفتاری، گروهی روانی اجتماعی و افزایش انگیزه تأثیر بیشتری در بهبود شاخص فشار خون داشته اند.
بر اساس نتایج پژوهش به نظر می رسد که مداخلات روان شناختی با گذشت زمان باعث بهبودی شاخص های روان شناختی و نیز افزایش رفتار مراقبت از خود در بیماران مبتلا به دیابت می شود. توصیه می شود جهت افزایش رفتار مراقبت از خود و نیز بهزیستی روانی در بیماران دیابتی، آموزش ها و مداخله های گروهی روان شناختی در دستور کار درمان این بیماران قرار گیرد.
فصل اول: کلیات تحقیق
۱-۱- بیان مسأله
در میان پژوهشهای فراوانی که در سالهای اخیر پیرامون سبب شناسی، سیر، پیشآگهی و درمان دیابت انجام شده است، عوامل روان شناختی مورد توجه خاص قرارگرفتهاند(نوونو همکاران؛۲۰۱۰، ایگد؛۲۰۰۵). بهعبارتی این بیماران با دو مساله عمده مواجه هستند؛ ۱) مسائل خودمراقبتی مثل رژیم گرفتن و ادامه دادن رژیم و ۲)مسائل هیجانی؛ بیش از۴۰-۲۰درصد بیماران دیابتی مشکلات هیجانی را تجربه می کنند که از نگرانیهای ناشی از بیماری(مثل ترس از بروز نشانه های بیماری) تا نشانه های عمومیتر نگرانی، اضطراب و افسردگی را شامل میشود(نوون و همکاران؛۲۰۱۰). این ناراحتیهای هیجانی نهتنها برای فرد ناخوشایند است بلکه تحقیقات نشان داده است که باعث کاهش کیفیت زندگی(ایگد،۲۰۰۵)، رفتارهای خودمراقبتی ضعیف(لوستمن؛۲۰۰۸) و ارزیابی منفی از درمان با انسولین و کاهش کنترل قندخون(نوون وهمکاران ؛۲۰۱۰) و در موارد شدید باعث ناراحتیهای قلبی-عروقی و حتی مرگ بیمار میشود(بنگنر ،مرالس،پست و براس؛۲۰۰۷). از جمله عوامل تاثیرگذار بر تشدید هیجانات منفی در این بیماری کانون کنترل سلامت بیماری و تیپ شخصیتی بیمار است.نتیجه تحقیقات نشان داده است که افراد تیپDسطوح بالاتر بیگانگی اجتماعی را تجربه می کنند، هرچه فرد از نظر اجتماعی بیشتر در خود فرورفته باشد، بههمان اندازه حمایت اجتماعی کمتری را تجربه می کند(دنولت،۲۰۰۰) ونتیجه تحقیقات نشان داده است که حمایت اجتماعی مهمترین عامل در کنترل قندخون در بیماران دیابتی میباشد( ادیتاما،۲۰۱۱).
![پایان نامه - مقاله](https://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/04/thesis-26.jpg)
از عوامل روان شناختی که مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرارگرفتهاند، میتوان به استرس(فشار روانی) اشاره کرد.استرس میتواند با کاهش تمرکز مراجع و ایجاد اختلال در مهارتهای تصمیمگیری و با تاثیر بر تواناییهای متخصص سلامت روان در برقراری ارتباط درمانی قوی با مراجع، موجب کاهش تاثیر مداخلههای روان شناختی شود.
از طرفی دیابت، یک منبع استرس برای افراد مبتلا به این بیماری است. استرس ناشی از دیابت علاوه بر اثرات سوءجسمی، اثر منفی روانی نیز دارد. از عمده ترین این اثرها میتوان به افسردگی اشاره نمود. افسردگی در بیماران مبتلا به دیابت می تواند با بیاشتهایی، ایجاد بینظمی در رژیم غذایی یا نپذیرفتن تزریق انسولین از طرف بیمار همراه شود و در نتیجه درمان و کنترل دیابت را دشوار سازد. این موضوع در یک چرخهی معیوب، باعث تشدید مشکلات هیجانی فرد از جمله استرس، افسردگی و اضطراب میشود. بنابراین، شناخت مشکلات روانی این بیماران، رفع و یا کاهش این مشکلات، به همراه ارائه آموزشهایی برای ارتقای کیفیت زندگی آنها، بخش مهمی از درمان جامع دیابت را تشکیل میدهد.
بنابراین شناخت مشکلات جسمی و روانی به همراه ارائه آموزشهایی برای ارتقای کیفیتزندگی آنها بخش مهمی از درمان جامع دیابت را تشکیل میدهد(دوازده امامی ، روشن، محرابی و عطاری؛ ۱۳۸۸). با وجود آنکه در مورد دیابت نوع۲نتیجهی تحقیقات حاکی از اثربخشی درمانهای روانی در این بیماران است در مورد دیابت نوع۱نتیجهی فراتحلیلها نشان داده است که اثر بخشی درمانهای روانشناسی در بهبود کنترل قند خون در بزرگسالان با دیابت نوع ۱هنوز تایید نشده است و نتایج در مورد تاثیر آن ضدو نقیض است شاید به این دلیل که علت این بیماری بیشتر زیستی است(باچ؛۲۰۰۲).
بهنظر میرسد عوامل روان شناختی جزء عوامل خطر ساز و یا تشدید کننده بیماری دیابت هستند. یک علت شایع برای عدم مدیریت هیجانات در این بیماران این باور غلط است که تاثیر هیجانات منفی جدی نیست. از آنجا که رواندرمانی با هدف آموزش فنون تغییر رفتار در بیماریهای طبی، می تواند باعث کاهش نیاز به استفاده از خدمات پرهزینهی پزشکی و افزایش سلامت روان بیماران شود، طراحی و بهکارگیری مداخلههایی مبتنی بر رویکردهای رواندرمانی اثربخش و سودمند در مورد بیماریهای طبی و مزمن به طور کلی و دیابت به طور خاص از اهداف مهم درمانی است.
امروزه درک و تغییر نگرشها و رفتار بیمار که هدف درمانهای شناختی رفتاری است یک مولفهی اساسی در مراقبت از کسانی است که از دیابت نوع۲رنج میبرند. این برنامهها که به آموزش بیمار و آموزش مهارتهای مقابله با استرس می پردازد می تواند به درمان طبی متداول و استاندارد اضافه شود تا نیازهای روانشناختی، رفتاری و سبک زندگی بیماران مبتلا به دیابت را برطرف نماید(فرمن،هربرت،مویترا،یومنز وگلر؛۲۰۰۷). نتایج مطالعات با هدف تاثیر مداخلات روانشناسی بر مشکلات جسمی و روانی بیماران دیابتی نوع۲نشان داد که درمان شناختی-رفتاری یک درمان موثر در افسردگی اساسی بیماران دیابتی میباشد(واندرفلدزکرنیلزو همکاران؛۲۰۱۰) و اساسا در کاهش علائم اضطراب، استرس و نگرانیهای ویژه دیابت درمان موثری است(وان باستیلار،پاور و اسنوک؛۲۰۱۱). سابورین ،والیس و کوری(۲۰۱۱) شکل کوتاهی از مداخلهی روانی اجتماعی گروهی را طراحی کردند ویژهی اصلاح رفتار، کمک به مدیریت و ثبات هیجانی در بیماران دیابتی نوع ۲که نتیجهی تحقیق آنها نشان داد که بیماران این مداخله را در مدیریت دیابتشان بسیار مفید یافتند.
درمان افزایش انگیزهروشی مراجعمحورو رهنمودی دیگری به منظور تقویت و افزایش انگیزه درونی برای تغییرات از طریق کشف، شناسایی و حل تردیدها و دوسوگرایی است. این درمان یک شیوهی مشاورهای کوتاه مدت برای افزایشانگیزه جهت تغییررفتارها بوسیلهی جستجو و حل مسائل دربارهی تغییر است(بوند و بونک؛۲۰۰۰).
مداخلهی روان شناسی دیگری که می تواند به بهزیستی روانی بیماران دیابتی کمک کند درمان بر اساس ذهن آگاهی است. بیشاب[۱۴](۲۰۰۲ ) معتقد است که ذهنآگاهی در روان شناسی معاصر به عنوان رویکردی برای افزایش آگاهی در پاسخ دادن به فرایندهای ذهنی شامل اختلالات هیجانی و بسیار جدید است. در آخرین فراتحلیل از اثر بخشی مداخلات مبتنی بر ذهنآگاهی نشان داده شد که این مداخلات در بیماریهای سرطان، اختلال اضطراب منتشرو مشکلات روانپزشکی و اختلالات مزمن از جمله دیابت در جهت کاهش علائم اضطراب و ناراحتیهای خلقی دیگر موثراست و پیشنهاد میشود که مداخلات ذهنآگاهی ممکن است موجب فرایندهایی شود که زیربنای بهزیستی روانی است. در بیمار دیابتی علاوه بر تاثیر ذهنآگاهی بر بهزیستی روانی، ممکن است همچنین بر خود مدیریتی بیماری بسیار موثر باشد چراکه با بهتر شدن خلق فرد رفتارهای خودمراقبتی هم بهتر میشود و دیگر اینکه ذهنآگاهی باعث میشود حتی در حالت تجربهی هیجانات و افکار مشکل مطابق با ارزشهایش رفتار کند و نهایتا اینکه چون در ذهنآگاهی تمرکز بیمار بر احساسات بدنیش میباشد بنابراین باعث میشود بیمار بیشتر در تماس با بدنش و نیازها و علائم آن باشد که این خود منجر به خود مراقبتی بهتر می شود(وان سون ،نیکلیک،پاپ و پاور[۱۵]؛۲۰۱۱).
بنا بر شواهد فوق، تنوع پژوهشها در دهههای اخیردربارهی مداخلات درمانی دیابت نوع۲گسترده بوده و نتایج نشان دهندهی پراکندگی و گوناگونی اثربخشی مداخلات است. لذا با توجه به شواهد ذکر شده که نشانگر تاثیر گذاری عوامل مختلف در نتیجه گیری از درمانهای دیابت می باشد. فرضیه اصلی مطالعه حاضراین است که کدام نوع مداخله در کاهش مشکلات جسمی و روانی و رسیدن بیمار دیابتی نوع۲ به بهزیستی جسمی و روانی موثرتر بوده وتاثیر پایدارتری میگذارد؟
۲-۱- ضرورت و اهمیت پژوهش
دیابت یکی از مشکلات عمدهی بهداشت عمومی در جهان معاصر است که به سرعت رو به افزایش است. این بیماری که پنجمین علت مرگ و میر جوامع غربی و چهارمین دلیل مراجعهی شایع به پزشک است، ۱۵%هزینه های مراقبت بهداشتی را در ایالت متحده به خود اختصاص داده است(عزیزی، حاتمی و جان قربانی؛۱۳۷۹). تغییرات فردی و گذار فرهنگی جوامع همواره با پدیده پیر شدن در کشورهای در حال توسعه، دیابت را به یک اپیدمی جهانی تبدیل کرده است؛ به طوریکه سازمان بهداشت جهانی از سال۱۹۹۳تمام کشورهای جهان را به مقابله با این اپیدمی فراخوانده است. طبق گزارش این سازمان پیش بینی میشود شیوع دیابت از۴%در سال۱۹۹۵به ۴/۵%در سال۲۰۲۵برسد؛ به طوریکه در کشورهای در حال توسعه تعداد بیماران از۸۴میلیون نفر به ۲۲۸میلیون نفر خواهد رسید. این سازمان تعداد بیماران دیابتی در ایران را درسال ۲۰۰۰ میلادی۲۱۰۳۰۰۰اعلام کرد که تا سال۲۰۳۰میلادی این میزان به ۶۴۲۱۰۰۰ نفر افزایش خواهدیافت(سازمان بهداشت جهانی؛۲۰۰۶). طبق آخرین بررسی ای که در ایران انجام شد، شیوع دیابت در کل جمعیت ایران۳-۲درصد و در افرادبالای ۳۰ سال۳/۷ درصد برآورد شده است(مروتی شریف آباد و روحانی تنکابنی؛۱۳۸۸).
افخمی و همکاران در سال ۱۳۷۸ شیوع دیابت را درجمعیت شهری بالای ۳۰ سال استان یزد مورد بررسی قرارداد که این میزان ۵۲/۱۴درصد برآورد گردید که به دو برابر متوسط کل کشور میرسد و بیشترین شیوع مربوط به شهرستان یزد با۷/۱۵درصد بوده است(جعفریزاده و همکاران؛۱۳۸۴). این بیماری همراه با عوارض متابولیک و عوارض درازمدت قلبی – عروقی، کلیوی، چشمی و عصبی است و ۹ درصد کل مرگهای جهان به دیابت مربوط میشود(مروتی شریف آباد و روحانی تنکابنی؛۱۳۸۸). در تحقیق رحیم دل و همکاران (۲۰۰۹)روی ۲۳۵۰بیمار دیابتی استان یزد(۱۰۷۱مرد و ۱۲۷۹زن)دربارهی شیوع نوروپاتی حسی در بیماران دیابتی نوع۲ نتیجه نشان داد که شیوع دیابت نوع۲ونوروپاتی حسی در این بیماران به ترتیب در این استان ۵/۱۴و۲/۵۳درصد بود که این مشکلات با افزایش سن، طول مدت ابتلا به بیماری و کنترل ضعیف قندخون افزایش مییافت(شریفیراد، هزاوهیی، محبی، رحیمی و حسن زاده؛۱۳۸۵).
مطالعات بیشماری، نقش عوامل خطر آفرین روانی-اجتماعی و رفتاری را در سببشناسی بیماریهای مزمن بویژه دیابت نوع۲نشان داده اند(هریس، مان، فیلیپس، بلگرهریس و وبستر[۱]؛۲۰۱۱). این مسئله ظن تاثیر درمانهای روان شناختی را در کنترل این بیماری مطرح می کند. به همین دلیل، بررسی پیامدهای درمانهای روان شناختی در کنترل این بیماری ضروری است.
لاستمن(۲۰۰۸) در بررسی و مقایسه دو روش درمانی گروهی شناختی رفتاری و افزایش انگیزه نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی به تنهایی و نیز همراه با درمان افزایش انگیزه در کنترل قند خون موفق بود اما درمان افزایش انگیزه به تنهایی موفق نبود.اسمایل(۲۰۱۰) در تحقیقی دریافت که درمان افزایش انگیزه در کنترل قند خون موثر است. تحقیقات دیگر نیز نشان داده است که درمان شناختی رفتاری گروهی در کاهش علائم افسردگی در نوجوانان دیابتی و نیز در کنترل قند خون آنان موثر بوده است(اسنک و اسکینر؛۲۰۰۴). همچنین هایز، لوما، بوند، مسودا و لیلیس(۲۰۰۶) کاربرد روش درمان شناختی رفتاری را در کاهش علائم اضطراب، افسردگی و استرس در نوجوانان دیابتی ثابت کرد.
فرمن و همکاران(۲۰۰۷) در مقایسه روش های مداخلهی شناختی-رفتاری، شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در کنترل علائم اضطراب و افسردگی دریافت که عملکرد روشهای شناختی رفتاری وذهنآگاهی یکسان و بهتر از روش شناختی بود. همچنین لاپالینز و همکاران(۲۰۰۷) در مقایسه دو روش ذهنآگاهی وشناختی-رفتاری در افزایش اعتماد به نفس در دانش آموزان، روش ذهنآگاهی را موفقتر یافت. در ایران نیز اثر بخشی روش درمان شناختی رفتاری در کاهش سردرد تنشی مزمن( صدوقی و عکاشه؛ ۱۳۸۸) و نیز کنترل قند خون و کاهش مشکلات هیجانی بیماران دیابتی نوع۲(محرابی، فتی، دوازده امامی و رجب؛ ۱۳۸۷ ) تایید شد. همچنین نتیجهی تحقیق پور شریفی، زمانی، بشارت و مهریار(۱۳۸۷) نشان داد که مصاحبهی انگیزشی و آموزش گروهی شناختی رفتاری می تواند به عنوان مداخلهای موثر موجب کاهش وزن در بیماران دیابتی نوع۲ شود و مصاحبهی انگیزشی گروهی بهتر از درمان شناختی رفتاری گروهی می تواند کنترل قند خون را بهبود بخشد.
مطالعه کابات- زین، لیپورث، برنی و سلرز[۵] (۱۹۸۷) حاکی از اثربخشی ذهنآگاهی در درمان بیماران مبتلا به درد مزمن بود. رندولف، کالدرا، تاکن و گریک[۶] (۱۹۹۹) نیز در پژوهش خود، روش درمانی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی را روی بیماران دارای درد مزمن به کار برد و بهبودی معناداری را به لحاظ آماری در درجه بندیهایی از درد، شاخصهای پزشکی دیگر و نشانه های روان شناختی عمومی مشاهده کرد . تحقیق هیزو همکاران(۲۰۰۶) نشان داده است که درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی بر درمان بیماران افسرده ای که سابقه ۳یا ۴دوره عود بیماری داشته اند موثر است.
با وجود اینکه ناراحتیهای هیجانی در بیماران دیابتی یک واقعیت است اما هم در عمل و هم در حوزه تحقیقاتی به آن توجه کمتری شده است(وان سون، نیکلیک، پاپ و پوور ؛۲۰۱۱)؛ در عمل درمانگران کمتر به مسالهی درمان و کاهش مشکلات هیجانی توجه می کنند(پوور، بیکمن، لوباچ و اسنک؛۲۰۰۶) و به طور مشابه در زمینه تحقیقات دیابت، مطالعاتی که اثر بخشی مداخلات روان شناسی را در بهزیستی هیجانی این گروه بررسی کند بسیار کم است، یا اگر هم مطالعاتی انجام شده اشکالات زیادی دارد مثل کمبود کنترل و تعداد گروه نمونه(وان سون و همکاران،۲۰۱۱). اگر چه توجه به مشکلات هیجانی بیماران دیابتی از دههی اخیر افزایش یافته ولی با این وجود در آخرین نسخهی استانداردهای مراقبت فدراسیون بین المللی دیابت (۲۰۰۵) و انجمن دیابت آمریکا( ۲۰۱۱) توجه به مشکلات هیجانی توصیه شده است. بعلاوه در تحقیقات بررسیهای زیادی در زمینه اثربخشی مداخلات روان شناسی روی افسردگی، اضطراب وناراحتیهای بیماران دیابتی انجام می شود اما اختصاصا در حوزه دیابت تحقیقات بسیار کمی انجام شده است(وان سون و همکاران،۲۰۱۱).
با توجه به اهمیت روش های فوق که در تحقیقات مختلف تایید شده است و نیز این موضوع که در جمعیت بیماران دیابتی ایران فقط دو روش شناختی رفتاری گروهی و درمان افزایش انگیزه در بیماران دیابتی نوع۲انجام شده است، بنابراین بکار بردن دو روش ذهنآگاهی و مداخلهی روانی اجتماعی ومقایسهی اثربخشی آن با دو روش مورد استفاده قبلی در بیماران دیابتی نوع۲ از ضروریات انجام این تحقیق میباشد.
۱.Harris,Mann,Philips,Bolger-Harris&Webster
۲.Skinner
۳٫Hayes,Luoma,Bond,Masuda&Lillis
۱.Lappalainen
۲.Kabat-Zinn,Lipworth,Burney&Sellers
۳Randolph,Caldera,Tacone & Greak
۴.Van son,Nyklicek,Pop&pouwer
۵.Pouwer,Beekman,Lubach&Snoek
۱.Nouwen
۲.Egede
۳.Lustman
۴٫Bongner,Morales,Post&Bruce
۱.Bach
۲.Forman,Herbert,Moitra,Yeomans&Geller
۱٫Van der Feltz-Cornelis
۲٫Van Bastelaar,Pouwer&Snoek
۳٫Sabourin,Vallis&Currie
۴٫Brief psychosocial Group intervention
۵.Motivational enhancement therapy(MET)
۶٫Bond&Bunce
۷.mindfulness
۸٫Bishop